غلظت خون چه عوارضی دارد و راه های كاهش غلظت خون چیست؟ حجامت اثر بهتری دارد یا خون دادن؟ افزایش غلظت خون ناشی از افزایش میزان گلبولهای قرمز خون می باشد . این وضعیت می تواند به صورت اولیه و ناشی از بیماری پلی سیتمی ورا باشد و یا ثانویه به مشکلات دیگر میزان گلبولهای قرمز خون افزایش می یابد. عللی مثل : کاهش اکسیژن رسانی بافتی ، بیماری های ریوی ، ارتفاع بالا ، شانت های داخل قلبی ، اختلالات مربوط به هموگلوبین ، کشیدن سیگار ، افزایش تولید اریتروپویتین و تومورها . بنابراین باید عواملی که سبب افزایش میزان گلبولهای قرمز بررسی و شناخته شود و درمان متناسب با آن انجام شود .
در مورد علایم آن هم باید گفت که بعضی از بیماران در مراحل علامتی ندارند . مشکلاتی مانند ضعف و بیحالی ، سردرد ، سبکی سر ، اختلالات بینایی و تنگی نفس از جمله علایم آن می تواندباشد .خارش و بویژه بعد از دوش گرفتن با آب گرم می تواند باشد. صورت می تواند قرمز باشد و وریدهای چشم ها برجسته باشد. بزرگی کبد و طحال شایع است. زخم معده ، دردهای استخوانی و در مراحل بعد بروز نقرس و سنگ کلیوی می تواند بروز کند. درمان عبارت است از درمان عامل زمینه ای در صورت وجود ، فصد خون و درمانهای دارویی جهت کاهش تولید گلبولهای قرمز خون . در مورد مقایسه حجامت و خون دادن باید گفت که اگرچه حجامت می تواند به عنوان یک روش درمانی در بعضی بیمارهای خاص مورد استفاده قرار گیرد ولی نمی تواند در این مورد جای خون دادن را بگیرد . زیرا حجم خونی که در حجامت از بدن خارج می شود زیاد نیست و ما در این مورد نیاز به خارج کردن مقادیری از خون از بدن می باشیم
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات حجامت ایران، بر ضرورت انجام حجامت در فصول بهار و پاییز با رعایت اصول بهداشتی و توسط پزشک مزاج شناس تاکید کرد.
دکتر نظام نهرینی گفت : حجامت یک روش خونگیری بسیار ساده است که اگر تحت نظر پزشک مزاج شناس و رعایت اصول بهداشتی اولیه انجام شود، هیچ گونه عارضه ای ندارد.
وی با رد این موضوع که حجامت منجر به انتقال هپاتیت و ایدز می شود، تاکید کرد: این قبیل موارد فقط در صورتی احتمال دارد رخ دهد که اصول بهداشتی رعایت نشود. همانطور که یک سوزن سرنگ آلوده نیز می توان باعث انتقال بیماری شود.
این مدرس طب سنتی با عنوان این مطلب که انجام حجامت بسیار بسیار لازم است، افزود: طب سنتی یک سری اصول دارد که یکی از این اصول، بحث دفع مواد زائد از بدن است.
نهرینی با اشاره به وجود 2 نوع حجامت پیشگیری و درمانی، اظهارداشت: در موضوع حجامت پیشگیری، اغلب مردم می دانند که در چه زمانی از سال می بایست حجامت کنند.
وی با اعلام اینکه حجامت پیشگیری می بایست در بهار و پاییز انجام شود، افزود: کوتاه بودن روزها و طولانی شدن شبها در فصل زمستان، باعث می شود که تحرک افراد کمتر شده و در نتیجه یک سری مواد زائد در بدن رسوب کند. با گرم شدن هوا در بهار، تحرک افراد بیشتر شده و در نتیجه مواد زائدی که در بدن رسوب کرده بود، دوباره جریان پیدا می کند و در اعضای بدن وارد شده و باعث بیماری می شود. بنابراین، بهتر است این مواد زائد قبل از وارد شدن به سایر اعضای بدن، از بدن خارج شود که حجامت یکی از راههای دفع مواد زائد است.
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات حجامت ایران، بروز این وضعیت در فصل تابستان و حجامت در پاییز را مورد اشاره قرار داد و گفت: حجامت، ساده ترین و کم عارضه ترین روش دفع مواد زائد از بدن است.
نهرینی در ادامه به حجامت درمانی اشاره کرد و افزود: بسیاری از مشکلاتی که سالهای سال بیماران با آنها دست به گریبان بوده اند، با یک حجامت حل می شود.
این مدرس طب سنتی، درمان سردرد، گرفتگی عضلات پا، جوش و آکنه، خارشها و... را از جمله مشکلاتی دانست که از طریق حجامت درمان می شود.
وی تاکید کرد: حجامت نه تنها ضرری ندارد بلکه یک کار درمانی ضروری است که باید اطلاع رسانی شود.
مزاج :گرم است . خاصيت :لطيف ،زداينده ، تکه کننده آرايش :لکه هاي سياه و بهک را مي زدايد و بدون شک خوردنش يا ضماد گذاشتنش بهترين برنده وضح (لکه هاي سپيد صورت )است ، که در ظرف چند روز اين کار را مي کند .اين دارو را عرب ها مي شناسند . زخم و قرحه :ضماد برگش زخمهاي چرکي پستان را علاج است . سر :آبش را به بيني بکشند رطوبت هاي غليظ را علاج مي کند . نفس کش :شش را مي پالايد و راه بندان ها را باز مي کند . اندام هاي غذا :راه بندان هاي کبد و طحال را باز مي نمايد . اندام هاي راننده :آبش شکم را روان مي سازد ،ضماد برغست بواسير و درد و پيچش روده را باز مي دارد و سفتي زهدان را نرم مي کند و کيموس هاي غليظ را بيرون مي راند . زهرها :برغست پادزهر همه حشرات موذي است . خوراکی، موضعی
اسم من ((مرغ )) است ! خون را تصفیه مى كنم . دشمن سرسخت سنگ كلیه و مثانه هستم . براى معالجه یرقان و نقرس مرا توصیه كنید. شیره ساقه مرا براى رفع سرفه مصرف كنید. اختلالات معدى را از بین مى برم . بذر مرا براى جلوگیرى از قى و اسهال تجویز كرده اند. من مرغ هستم ، همان مرغى كه در مرغزار مى روید نه آن مرغى كه مى پرد و همسر خروس است . در فارسى به من بیدگیاه - بید گیاه كرك - جوداش علف قوشك هم گفته اند. در كتاب هاى قدیم از من به نام هاى ثیل - ابریق اوتى - عرق النجیل - خومه - فرز - فرزد - مرج و سبزه چمن یاد شده است . فرنگى ها به من ((شین دان )) یعنى ((دندان سگ )) گویند و اینكه عده اى از مترجمین ((شین - دان )) را علف هفت بند ترجمه كرده اند، اشتباه است زیرا علف هفت بند گیاه دیگرى است كه بعدا خود را معرفى خواهد كرد. من معمولا در مناطق متعدله از جمله ایران در كنار جویها و زمینهاى نمناك روییده و تولید چمن مى كنم و از چمنهاى اصیل ایرانى هستم . سرعت انتشار من به قدرى زیاد است كه تمام سطح مزارع را میگیرم اخیرا براى محكم كردن اطراف جویها در بلوچستان مرا به آن استان برده و كاشتند و من در آنجا شروع به رشد و تكثیر كردم ، بطورى كه مجال رشد به دیگر گیاهان ندادم و روى این اصل مدت ها كوشیدند تا مرا كنده و از بین برند. گلهاى من در فاصله خرداد و تیرماه ظاهر مى شوند و سبز رنگ بوده و به شكل سنبله مى باشد و شما در تهران هم مرا در كنار جویها مى بینید. قسمت مورد استفاده من بیشتر ساقه ى زیرزمینى من است كه عده اى به غلط آنرا ریشه مى دانند، برگ و ساقه هوایى من بى مزه و ساقه زیرزمینى من كمى شیرین - تند و گس است ، این ساقه زیرزمینى دو درصد قند، كمى لعاب و چند تركیب دارویى دارد، سید ضیاء الدین طباطبایى مرا در باغ الهیه كاشته بود و به مبتلایان سنگ مثانه مجانا مى داد. ساقه هوایى مرا براى چرندگان بگذارید، زیرا آنها آنرا با ولع مى خورند و براى استفاده دارویى به سراغ ساقه زیرزمینى من بروید. این ساقه ها داراى گره هایى هستند كه فاصله آنها 2 تا 3 و حتى چهار سانتى متر است . رنگ آنها زرد و كمى شیرین و لعابدار مى باشد. این ساقه ها داراى چند عامل دارویى املاح و پتاس است و به علت داشتن پتاس ادرار را زیاد مى كند. خون را تصفیه مى نماید و قلب را تقویت مى كند. زیادكننده ى عرق و نرم كننده ى پوست مى باشد. پس بهتر است شما این ساقه ها را در آورده ، شسته و ریشه هاى آنها را كنده و خشك كنید و در موقع لزوم از آنها استفاده كنید. اگر این ساقه ها را با مقدارى ریشه شیرین بیان دم كنید، درمان خوبى براى رفع خشكى زبان و تقویت دستگاه دفع ادرار و معالج قولنج كبدى و سنگ كلیه و مثانه است . عصاره این ساقه هاى زیرزمینى براى مبتلایان به مرض قند مفید است . از این ساقه ها به صورت جوشانده و دمكرده بیست در هزار مى توان استفاده كرد. شیره برگ و ساقه هاى جوان هوایى من در قولنج كبدى ، یرقان و سنگهاى صفراوى سودمند مى باشد. آشامیدن جوشانده ى ساقه هاى زیرزمینى من براى پیچش شكم و زخم ها و التهابات مثانه و سختى ادرار و خرد كردن سنگهاى داخلى مفید مى باشد. این جوشانده در تبهاى شدید و بیمارى سل تجویز شده و بسیار نافع است ، ضماد ساقه زیرزمینى من جهت التیام زخمهاى تازه و ورمهاى گرم و جلوگیرى از آبریزش بینى تجویز شده است . ضماد خاكستر گیاه من جهت بند آوردن خون بواسیر و فرو بردن ورمها و بهبود زخم هاى چركى و خونى سودمند مى باشد. بذر من نیز پیشاب آور بوده از قى و اسهال جلوگیرى مى كند و براى سنگهاى داخلى و التیام زخم ها و رفع التهابات نافع است . من براى كلیه ى امراض كه نتیجه كمى ترشح غدد داخلى باشد، مفید مى باشم و در بیماریهاى كبدى ، یرقان و نقرس مرا توصیه كرده اند. حساسیت هاى مزمن و اختلالات هاضمه و امراض جلدى با نوشیدن جوشانده ى من برطرف مى شوند. براى درمان برنشیت كهنه ، شیره ساقه مرا بگیرید و روزى سه قاشق چایخورى نوش جان كنید، شیره و ساقه و برگ تازه من خاصیت نرم كننده دارد و سرفه هاى پى در پى را معالجه مى كند و ضد ورم مى باشد. سى گرم از ساقه زیرزمینى خشك من در یك لیتر آب و هشت گرم ریشه شیرین بیان و مقدارى پوست لیمو براى كلیه اختلالات معدى ، یبوست و نفخ مفید است . حال براى اطلاع آن دسته از مترجمانى كه ((شین دان )) را علف هفت بند ترجمه كرده اند، اجازه فرمایید عنان سخن را بدست آن بسپارم .
یک متخصص اکولوژی گیاهان دارویی و زراعی گفت: از آویشن به دلیل خواص زیاد آن در صنایع غذایی، دارویی، بهداشتی و آرایشی استفادههای متنوعی میشود.
دکتر شهرام امیر مرادی درباره گیاه دارویی آویشن گفت: آویشن با نام علمی«Thymus vulgaris L» یکی از گیاهان تیره نعناعیان است که به صورت بوتههای پرپشت در دامنههای خشک و بین تختهسنگهای نواحی مختلف مدیترانه از جمله در کشورهای فرانسه، پرتغال، اسپانیا، ایتالیا و یونان میروید.
وی افزود: اسانس آویشن از جمله 10 اسانس معروف است که دارای خواص ضدباکتریایی و ضدقارچ، آنتیاکسیدان، نگهدارنده طبیعی غذا و تأخیر دهنده پیری پستانداران است. این گیاه جایگاه خاصی در تجارت جهانی داشته و همچنین آویشن در انواع غذاها استفاده میشود و به عنوان ترکیبات معطر در اکثر فرآوردههای غذایی مهم نظیر نوشیدنیها و دسرهای لبنیاتی استفاده میشود.
امیرمرادی گفت: روغن آویشن به عنوان مادهای معطر، ضداسپاسم و ضدنفخ در قطرههای ضد سرفه و مرهمهای رقیق استفاده میشود، از تیمول موجود در روغن آویشن نیز استفادههای مشابهی میشود، علاوه بر این از تیمول در ترکیبات ضدقارچی، برای آلودگیهای قارچی پوست، فرمولاسیونهای دندانی و... استفاده میشود.
وی افزود: از آنجایی که تیمول ضدکرم «به خصوص کرم قلابدار» بوده به عنوان داروی ضدکرم به مقدار دو گرم در سه نوبت در روز مصرف میشود.
این متخصص گیاهان دارویی درباره خواص روغن قرمز آویشن گفت: این روغن از قرن 16 تاکنون به عنوان میکروبکش مطرح است و خاصیت ضدمیکروبی آن در اثر دو ماده «تیمول» و «کارواکرول» است.
وی ادامه داد: این روغن گیاهی به مقدار زیادی در دهان شویهها، محلولهای غرغره، خمیردندانها، صابونها، پاک کنندهها و فرآوردههای مختلف طبی ضدعفونی کننده مصرف شده است. همچنین در درمان سیاه سرفه و سل و برونشیت توصیه شده است.
امیرمرادی یادآور شد: مایع استخراجی از آویشن یکی از مواد سازنده شربتهای غلیظ ضدسرفه «Cough linctuses» است که به عنوان ماده طعم دهنده نیز مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین از اسانس آن به صورت محلولهای الکلی، گاهی در رفع بعضی از سوءهاضمهها، اسهالهای ساده و دفع کرم ساده استفاده میشود.
این متخصص گیاهان دارویی گفت: تیمول به عنوان یک ضدعفونی کننده روی زخمها و جوشها مصرف میشود اما به شدت محرک و سوزشآور است و تأثیر آن در تماس با پروتئینها کاسته میشود؛ نقش عمده آن در حال حاضر، درمان بیماریهای قارچی پوست به فرم محلول الکلی یک درصد یا پودر قوی دو درصد است.
وی افزود: گاهی تیمول یددار توسط متخصصین پوست به عنوان یک ماده متوقف کننده رشد باکتری و کشنده قارچ به صورت پودرها، لوسیون و پمادها مصرف میشود.
این متخصص اکولوژی گیاهان زراعی و دارویی گفت: روغن قرمز آویشن «Red thyme oil» دارای خواص جلوگیری کننده از حساسیت، خارش و آسیب اشعه آفتاب برای پوست انسان است ولی زمانی که به صورت رقیق نشده مصرف شود، سوزش شدید و خارش ایجاد میکند.
وی ادامه داد: اسانس فنلی آویشن از جمله 10 اسانس معروف است که دارای خواص ضدباکتریایی، ضدقارچی، آنتی اکسیدان، نگهدارنده طبیعی غذا و تاخیردهنده پیری در پستانداران است.
امیرمرادی افزود: هم اکنون در کشور، فرآوردههای دارویی مختلفی از «Thymus vulgaris» ساخته شده و به طور گسترده مورد مصرف بیماران قرار میگیرد، از آن جمله میتوان قطره «تیم آرتا»، قرص و شربت «تیمکس» و شربت «تیمیان» را نام برد که این سه فرآورده به عنوان ضدسرفه و خلط آور به کار میروند.
وی ادامه داد: قطره خوراکی «گاسترولیت» 15میلیلیتر نمونهای از فرآوردههای حاصل از آویشن در درمان علائم سندرم روده، نفخ، سوزش، ترش کردن، دل پیچه و درد شکمی، سوء هاضمه و تغییرات اجابت مزاج موثر است.
این متخصص گیاهان دارویی در خصوص عوارض جانبی آویشن و فرآوردههای آن گفت: تیمول موجود در اسانس آویشن میتواند سبب سرگیجه، سردرد، تهوع، استفراغ و ضعف عضلانی و همچنین ممکن است سبب کاهش فعالیت قلب، دستگاه تنفسی و دمای بدن شود.
امیرمرادی در خصوص موارد منع مصرف این گیاه اظهار کرد: مصرف آویشن به افراد مبتلا به اختلالات غده تیروئید در دوران حاملگی و شیردهی توصیه نمیشود.
چه راههايي براي بازكردن گرفتگي عروق قلب وجود دارد؟
چه راههايي براي بازكردن گرفتگي عروق قلب وجود دارد؟
چه راههايي براي بازكردن گرفتگي عروق قلب وجود دارد؟
بيمار پس از احوالپرسي و تعارفهاي معمول توضيحاتش را شروع ميكند: «من پدرم را بردهام پيش آقاي دکتر و ايشان قلب پدر من را آنژيوگرافي کردهاند و به من گفتهاند که استنت قبلي که در رگ قلب پدر من چند سال پيش کار گذاشته شده است از نوع «نامرغوب» بوده و به همين دليل دچار گرفتگي شده است.
بعد ايشان من را فرستادند که بروم و از فلان شرکت يک عدد استنت «مرغوب» بخرم به قيمت يك ميليون و 800 هزار تومان و 2 تا بالون هم بخرم به قيمت... . حالا من ميخواهم بدانم واقعيت قضيه چيست؟...»
شايد اکثرشما خوانندگان محترم ميدانيد آنژيوگرافي يعني چه، ولي بد نيست اينجا درباره کلمات توضيحاتي داده شود. اصولاً يکي از مطمئنترين راههاي معاينه وضعيت رگهاي قلب انجام آنژيوگرافي است. در اين کار، پزشک متخصص قلب در اتاقي که شبيه به اتاق عمل است و « کت لب» ناميده ميشود از محل کشاله ران لولههايي را به محل سرچشمه رگهاي تغذيه کننده قلب که «سرخرگهاي کرونري» نام دارند ميرساند و با تزريق يک ماده حاجب (که حکم تزريق رگ را دارد) و با فيلمبرداري بهدنبال تابش اشعه ايکس، وضعيت جريان خون در رگهاي قلب و گرفتگي احتمالي آنها را با دقت بسيار زيادي مشخص ميکند.
فيلم آنژيوگرافي امروزه بهصورت ديجيتال و روي يک لوح فشرده(CD) به بيمار تحويل داده ميشود تا بتواند آن را به پزشکان ديگر هم نشان دهد و با آنها مشورت کند.
پزشك پاسخ ميدهد: «شما ميتوانيد لوح فشرده آنژيوگرافي را از دکتر بگيريد و به پزشکان ديگر حتي در همان بيمارستان نشان دهيد و...» بيمار با معذرت خواهي صحبت پزشك را قطع کرده و ميگويد: « دکتر گفت اين کار بايد خيلي فوري انجام شود و ما با عجله همه کارها را کرديم و پول را تهيه کرديم و جنسها را خريديم که کار سريع انجام شود.»
- خوب، حالا که کارها انجام شده است، چه فايدهاي دارد که الان با هم اين حرفها را ميزنيم؟
- «راستش از کارها و قيمتها اطمينان کامل ندارم.»
- «واقعاً استنت قبلي نامرغوب بوده؟»
استنت چيست؟ وقتي يک رگ قلب دچار گرفتگي است، حتي اگر گرفتگي آن برطرف شود ولي چيزي که از داخل رگ را باز نگه دارد در آن محل گذاشته نشود، به احتمال نزديک به 50 درصد آن رگ در همان محل دوباره دچار گرفتگي ميشود. به همين دليل، يک لوله فلزي شبيه به يک فنر ظريف که در بين مردم به آن « فنر قلب» ميگويند در آن محل درون رگ گذاشته ميشود. با استنت احتمال گرفتگي دوباره رگ در همان محل به حدود 5 تا 17 درصدمي رسد.
متأسفانه با دانش امروزي هنوز دقيقاً مشخص نيست کدام افراد دچار اين گرفتگي مجدد خواهند شد و به همين دليل مراجعه و پيگيري منظم وضعيت رگهاي قلب فقط با معاينات و آزمايشهاي مورد نظر پزشکان متخصص قلب ميسر مي شود.
« ببينيد. من نميدانم منظور دکتر معالج پدر شما از استنت نامرغوب چه بوده ولي به خدمت شما عرض ميکنم که استنتها را در حالت کلي ميتوان به 2 دسته بزرگ تقسيم کرد: يکي استنتهايي که روي آنها به دارو آغشته شده که اصطلاحاً به آنها استنتهاي دارويي گفته ميشود. دسته دوم استنتهايي هستند که روي آنها دارويي وجود ندارد که باز آنها هم 2 دسته ميشوند؛ دستهاي که از جنس فولاد هستند و دستهاي که از فلزهاي کروم- کبالت ساخته شدهاند.
تقريباً تمام استنتها در تمام دنيا تحت نظارتهاي دقيق و کنترلهاي بسيار حساس توليد ميشوند؛ از سوي ديگر واردات آنها از راههاي قانوني مستلزم ارائه گواهيهاي معتبر بينالمللي ست.
شايد منظور دکتر پدر شما اين بوده که استنت قبلي، غيردارويي بوده و اين استنت دارويي است؛ ولي خوب هرکدام مزايا و معايب خود را دارندو نميتوان گفت آن که ارزانتر است، نامرغوب است.»
شايد جالب باشد بدانيد که در حدود 8 ماه پيش نتايج يک پژوهش بينالمللي بزرگ به نام COURAGE به چاپ رسيد که نشان ميداد براي کساني که گرفتگي رگهاي قلب آنها در وضعيت پايدار و مزمني قرار دارد، استفاده از استنت با مصرف قرص و دارو بدون هرگونه عمل هيچ فرقي ندارد. به عبارت ديگر، پزشک بايد به بيمار توضيح دهد و انتخاب را بهعهده او بگدارد.
مسلم است که اکثر بيماران ترجيح ميدهند از اتاق« کت لب» و عمل گذاشتن استنت بپرهيزند و فقط به خوردن دارو و قرصها اکتفا کنند. جالب توجه است که بهنظر ميرسد اکثر بيماراني که در کشور ما براي آنها استنت گذاشته ميشود در وضعيت پايدار قرار دارند و شمار کمي از بيماران دريافت کننده استنت در وضعيت ناپايدار هستند.
بنابراين شايد بتوان بسياري از بيماران را با توضيح اينکه لازم است بهطور منظم تحت آزمايشهاي مربوطه باشند و داروها را بهطور مرتب مصرف کنند، به خانه فرستاد و از گذاشتن استنت در آنها پرهيز کرد.
-«پس استنت قبلي نامرغوب نبوده!»
پاسخ پزشك اين است: « خير! کسي نميتواند پيشگويي کند که گرفتگي دوباره رگ قلب براي چه کسي اتفاق ميافتد. در عين حال سازمان نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده طي يک اظهار رسمي اعلام کرد که اگر استنت دارويي در موارد مصرف مجاز استفاده نشودممکن است براي بيمار بيشتر خطرآفرين باشد. پس نميتوان گفت که استنت غيردارويي نامرغوب است؛ هر يک به جاي خود خوب هستند.
استنت دارويي علاوه بر قيمت بالا با مصرف بسيار دراز مدت داروي ضدانعقاد خون (شايد حتي تا آخر عمر) همراه است ولي نميتوان گفت که اين امر دليل بر نامرغوب بودن استنت دارويي است.»
آيا شما جايي را سراغ داريد که امکان مشاوره با آن د رهنگام بروز پرسش هاي قلبي وجود داشته باشد؟ اگر بيماريهاي قلبي اولين عامل مرگ در بين ايرانيان هستند، آيا لازم نيست توجه بيشتري به آنها شود؟ آيا در يک پايگاه اينترنتي جامع نميتوان اطلاعات اوليه را در اختيار بيماران قرارداد که حتي بتوانند در موقع لزوم با ارسال نامه الکترونيك پرسش خود را با متخصصان امر مطرح کنند؟ بهنظر ميرسد که پرداختن به تصادفات جادهاي راحتتر است تا دست به گريبان شدن با آگاه کردن مردم درباره پيشگيري و درمان بيماريهاي قلبي.
شايد بايد آنقدر منتظر بمانيم تا آقاي «سيا ساکتي» معروف در کارتونهاي تبليغاتي به سني برسد که دچار گرفتگي رگهاي قلب شود و آن وقت در مورد آن هم صحبتي به ميان آيد!
خندیدن در جمع دوستان یا با دیدن یک فیلم کمدی، برای روحیه خوب است. نتایج یک مطالعه که به تازگی در پاریس در کنگرۀ مجمع اروپایی قلب شناسی ارائه شده، نشان میدهد که خندیدن برای سرخرگ ها نیز بسیار مفید است، و باعث محافظت از سیستم قلبی عروقی میشود.
خنده، یک ضد استرس مفید برای قلب
بنابر مطالعات سابق، خندیدن برای دفع استرس بسیار خوب است. برخی اعتقاد دارند که خنده مانند یک پیشگیرنده ساده عمل میکند، مانند دیدن یک فیلم خنده دار، که باعث آزاد شدن آندورفین میگردد، آندورفین هورمونی است که خلق و خو را بهبود میبخشد.
به موازات آن، این پیش گیرنده در کاهش هورمون های استرس مانند کورتیزول و آدرنالین نیز نقش دارد. از سوی دیگر این مورد در بین مبتلایان به دیابت نیز مشاهده گردید که هر بار خندیدن (دیدن 30 دقیقه فیلم خنده دار در روز) تا 26% میزان کلسترول خوب را بهبود میبخشد.
خنده جریان خون را اصلاح میکند
در این مطالعۀ اخیر، داوطلبان میبایست یک فیلم خنده دار یا یک فیلم استرس زا تماشا کنند.
مشاهده شد که تماشای فیلم خنده دار همراه بود با اتساع عروق ساعدی، در حالی که در طرف مقابل قضیه برعکس بود، فیلم استرس زا باعث انقباض شریان ها شده بود، و این انقباض به علت کاهش تخلیۀ خونی تفسیر میگردد که به افزایش خطرات قلبی عروقی تفسیر را به دنبال دارد.
در بین این دو شرایط متضاد، تفاوت قطر عروق به 30 تا 50% رسید. به بیان دیگر، آثار خندیدن بر عروق ما بسیار قابل توجه اند. بنابر گفتۀ مؤلفان این پژوهش، این تأثیرات تقریباً برابر هستند با فوایدی که ما از تمرین یک فعالیت جسمی یا مصرف داروهای ضد کلسترول از خانوادۀ استاتین ها به دست میآوریم !
این تأثیر خنده بر سلامتی قابل ملاحظه است، خوب است بدانید که بیماری های قلبی عروقی با حدود 180000 مرگ در سال، (و 32% مرگ ها در جهان) به عنوان اولین دلیل مرگ در فرانسه شناخته میشود.
اقدامات اولیه در ايست قلبي و تنفسي و راهنمای عملیات احیاء
اقدامات اولیه در ايست قلبي و تنفسي و راهنمای عملیات احیاء
اقدامات اولیه در ايست قلبي و تنفسي و راهنمای عملیات احیاء منظور از ايست قلبي ، حالتي است که ضربان قلب کاملاً از بين مي رود و منظور از ايست تنفسي ، از کار افتادن تنفس خودبخودي در فرد مي باشد . اين حالات مي تواند به دنبال سکته قلبي ، شوک ، خونريزي هاي بسيار شديد ، گير کردن اجسام خارجي در حلق ، غرق شدگي ، برق گرفتگي و … رخ دهد . اقدامات اوليه : چنانچه پس از وقوع ايست قلبي – تنفسي در کمتر از ۴ الي ۶ دقيقه به فرد مصدوم رسيدگي شود و عمليات احياء وي شروع گردد ، شانس زنده ماندن وي بالا خواهد رفت . قل از شروع عمليات احياء قلبي – ريوي ، بايد مطمئن شد آيا فرد وقاعآق دچار ايست قلبي – ريوي شده است يا خير ، چرا که انجام عمليات احياء قلبي – ريوي بر روي فردي که دچار ايست قلبي نشده باشد ، مي تواند منجربه ايست قلبي و مرگ وي شود . جهت اطمينان از ايست تنفسي با مشاهده حرکات تنفسي قفسه سينه مي توان به وجود تنفس در مصدوم پي برد و يا مي توان گوش يا گونه خود را نزديک دهان وي قرار دهد تا صداي تنفس وي را شنيد يا جريان آن را حس کرد . سپس نبض بيمار را بررسي نمود . بهترين محل نبض در بچه هاي کوچک ، نبض شريان راني است که در ناحيه کشاله ران لمس مي شود وبهترين محل نبض در بچه هاي بزرگتر و بالغين نبض گردني است که در ناحيه گردن و پشت ناي قرار دارد . لمس نبض بايد با دو انگشت نشانه و مياني صورت گيرد در صورتي که هيچ گونه نبضي احساس نشد و يا مصدوم تنفس خودبخودي نداشت عمليات احياء بايد مطابق دستور ذيل انجام شود : ۱. بيمار را به پشت خوابانده ، وي را به آرامي تکان داد تا پاسخش به تحريک مشخص شود. ۲. اگر بدون پاسخ بود ، راه هاي تنفسي وي چک شود . چنانچه راه تنفسي بسته است ، با کمک انگشت راه تنفسي وي باز شود و چنانچه راه تنفسي باز بود ولي نفس نمي کشيد ، تنفس مصنوعي شروع شود . ۳. گردن وي را به جلو و سر او را به عقب خم نمايند . ۴. دو تنفس مصنوعي مناسب دهان به دهان به وي داده شود . ۵. نبض هاي وي لمس شود . اگر ضربان نبض ها لمس شد . بايد به تنفس مصنوعي ادامه داد و اگر لمس نشد ، ماساژ قلبي را شروع کرد . ۶. جهت انجام ماساژ قلبي بايد دست چپ خود را به حالت ضربدر بر پشت دست ديگر گذاشته ، پاشنه دست راست را بر روي جناغ سينه به اندازه دو بند انگشت بالاتر از محل دو شاخه شدن جناغ قرار داد . آرنج ها نبايد خم شوند و به کمک وزن بدن ، يک فشار محکم به قفسه سينه وارد شود تا جناغ سينه به اندازه تقريب ۴ الي ۵ سانتيمتر داخل برود . تعداد ماساز قلبي بايد حدود ۸۰ بار در دقيقه باشد و به ازاء هر ۱۵ ماساژ قلبي بايد ۲ تتفس مصنوعي با روش دهان به دهان داده شود . در صورتي که فرد ديگري به امدادگر کمک مي کند ، بايد به ازاء هر ۵ ماساژ قلبي فرد دوم ، يک تنفس مصنوعي به وي بدهد . ۷. پس از گذشت يک دقيقه عمليات به مدت ۵-۴ ثانيه جهت لمس نبض گردني متوق نمود . اگر نبض لمس شد ، ماساژ قلبي را قطع نموده و چنانچه تنفس هم برقرار شده ، تنفس مصنوعي را متوقف کرد . در صورت عدم لمس نبض و عدم برقراري تنفس خودبخودي ، بايد ماساژ قلبي و تنفس مصنوعي را مجدداً شروع کرد و هر۳ دقيقه يک بار ، جهت لمس نبض ها به مدت ۵-۴ ثانيه عمليات را متوقف نمود . نکات مهم : ۱.فرد را نبايد روي سطح نرم تشک و تختخواب خواباند ، بلکه سطح سختي مثل کف اتاق بهتر است . ۲. در تنفس دهان به دهان ، بايد بيني مصدوم را با دو انگشت خود بست ، تا هوايي که به ريه هايش دميده مي ود . مستقيماً از آن خارج نشود . ۳.موقعيت سر و گردن را بايد درست تنظيم کرد . ۴. طي عمليات احياء يک نفر را جهت خبرکردن اورژانس يا پزشک مأمور نمود . ۵. بايد دهان فرد کمک کننده با دهان مصدوم کاملاً مماس باشد ، تا هوايي از بين انها خارج نشود . ۶.عمليات احياءرا بايد تا زماني که يک فرد با تجربه يا پزشک بر بالين بيمار برسد و يا تا زماني که وي به درمانگاه منتقل شود ، ادامه داد . چنانچه مصدوم مشکوک به ضايعه نخاعي است بايد سر را مختصري به عقب کشيده ، به آرامي کمي به عقب خم نموده – سپس تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي را ادامه داد .
سوختگی ها (BUrns) سوختگی عبارت است از هر گونه آسیب به پوست , مخاط و بافتهای زیر پوست که با حرارت مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد می شود .پوست بعنوان یک سد در برابر نفوذ عوامل بیماریزا و اجسام خارجی عمل می کند و مانع از خارج شدن مایعات بدن می گردد ولی زمانی که سو ختگی روی می دهد , این اعمال بدرستی انجام نگرفته و مشکلاتی به وجود می آید . آسیب های پوست معمولا در دما ی کمتر از۴۳ درجه سانتیگیرد ایجاد نمی شود . درجه حرارت های بین ۴۴ تا ۵۵ درجه آسیب قابل ملا حظه ای به بافتهاوارد می آورد . درجه حرارتهای بالاتر از ۵۶ درجه سانتیگراد , پروتئینهای بدن را منعقد کرده و ساختار پوست را در زمان کوتاهی تخریب می کند . شرایطی که شدت سوختگی را تشدید می کنند , (عوامل تعیین کننده اهمیت سوختگی ) نام دارند . عوامل تعیین کننده اهمیت سو ختگی ها : ۱- درجه سوختگی ۲- درصد سوختگی (وسعت ) ۳- شدت سوختگی ۴- سن مصدوم ۵- محل سوختگی ۶- همراهی سوختگی با عوامل زمینه ای علل سو ختگی سوختگی به علل مختلف ممکن است اتفاق بیفتد که از آن جمله می توانیم اشعه خورشید, نقطه آتش, جریان برق در ولتاژی ها بالا حرارت مرطوب ناشی از بخار آب گرم, مواد مذاب, مواد داغ شده, مواد شیمیایی(اسیدها و بازها ), اشعه رادیو اکتیو و مواد منفجره جنگی را نام ببریم. سوختگی ها را بر اساس عامل ایجاد به چهار نوع تقسیم می کنند: ۱- سوختگی های حرارتی ۲- سوختگی های شیمیایی ۳- سوختگی های الکتریکی ۴- سوختگی های تابشی
برافروختن آتش بر روی هیزم و روشنکردن فشفشه، از رسوم جاافتاده در جشن چهارشنبهسوری است.
چهارشنبهسوری یکی از جشنهای ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سهشنبه شب) برگزار میشود.
در شاهنامهٔ فردوسی اشارههایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشاندهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملّی، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شدهاست.[۱]
واژهٔ «چهارشنبهسوری» از دو واژهٔ چهارشنبه — نام یکی از روزهای هفته — و سور به معنای عیش و عشرت ساخته شده است[۲] طبق آیین باستان در این رو آتش بزرگی بر افروخته می شود که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود[۳] که این آتش معمولاً در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.[۴] به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد.
در سالهای اخیر، رسانههای ایران توجّه زیادی به خطرات احتمالی ناشی از استفاده از مواد آتشزا و انفجاری نشان میدهند.[۵]
پیشینه
یکی از جشنهای آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیشباز نوروز برگزار میشده و آمیزهای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بودهاست. سوری به یک چم (معنی) سرخی است و اشاره به سرخی گل است که در این روز میافروختهاند. در تاریخ بخارا آمدهاست:
چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند.
این آتش را در شب سوری که همزمان با روزهای «بهیژک» یا «پنچهٔ دزدیده» بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بامها میافروختند که هم شگون داشته و هم به باور نیاکانمان، تنورهٔ آتش و دود بر بامها، فروهر درگذشتگان را به خانههای خود رهنمون میکردهاست.
به دیگر سخن این آتشافروزی بر بام خانهها، آخرین گام از آیینهای گاهنبار پنجه یا ده روز پایان سال است. این ده روز را ده روز فروردیان یا فروردیگان میگویند که دربرگیرندهٔ پنجه کوچک (پنج روز نخست-اشتاد روز تا اناران- از ماه اسفند در گاهشماری زرتشتی، برابر با بیست و پنجم اسفند ماه بنا به گاهشمار رسمی کشور) و پنجه بزرگ (پنجهٔ دزدیه، پنج روز پایان سال) میباشد.[۶]
چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتشافروزان که پیامآور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها میرفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتشافروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دستافشانیها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان میپرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش میافروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه میداشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتشافروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.[۷]
آیین آتشافروزی پیش از نوروز به گونههای دیگر در نزد مردمان دیگر کشورها نیز پدیدار میشود، آریاییان قفقاز هنوز در این شب هفت توده آتش میافروزند و از روی آن میجهند. بنا به آیینی کهن در سوئد، شبی را که «والبوری» خوانده میشود به عنوان آغاز بهار میشمارند و در آن آتشی بزرگ افروخته و پیرامون آن به جشن و شادی میپردازند. همچنین نمونه دوردستی از آتشافروزی نوروزی را در نزد مردم روستاهای جنوب کشور رومانی گزارش کردهاند.
آیین آتشافروزی تا روزگار ما بر جای مانده و نام «چهارشنبه سوری» بر خود گرفتهاست. در ایران باستان بخشبندی هفته به گونه امروزی (شنبه تا پنجشنبه و جمعه) نبوده و در گاهشماری ایرانیان هر یک از ۳۰ روز ماه نامی ویژه داشتهاست (امرداد، دی بآذر، آذر، …، سروش، رشن، فرودین، ورهرام،... ، شهریور، سپندارمزد، خورداد و..). «هفته» ریشه در ادیان سامی دارد، که باور داشتند خداوند، جهان را در ۶ روز آفرید و روز هفتم به استراحت پرداخت و آفرینش پایان یافت؛ و از همین رو روز هفتم را به زبان یهودی شنبد یا شنبه نامیدهاند که به معنی فراغت و آسایش است. بخشبندی روزها به هفته از یهود به عرب و از اعراب به ایرانیان رسیدهاست. اعراب دربارهٔ هر یک از روزهای هفته باورهایی داشتهاند؛ برای نمونه اینکه چهارشنبهٔ هر هفته روز شومی است.[۸]منوچهری دامغانی هم اینگونه به این باور اشاره میکند:
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
به ساتکین میخور تا به عافیت گذرد
جشن مبارزه با تاریکی
جشن «سور» از گذشته بسیار دور در ایران زمین مرسوم بودهاست که جشنی ملی و مردمی است و «چهارشنبه سوری» نام گرفتهاست که طلایهدار نوروز است.[۹]
در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و اعراب «یوم الارباع» خوانده میشد و از روزهای شوم و نحس بشمار میرفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند. بدین ترتیب ایرانیان آخرین جشن آتش خود را به آخرین چهارشنبه سال انداختند و در آن به شادمانی و پایکوبی پرداختند تا هم جشن ملی خود را حفظ کنند و هم بهانه بدست دیگران ندهند و بدین ترتیب چشن سوری از حادثه روزگار مصون ماند و برای ایرانیان تا به امروز باقی ماند.[۱۰][۱۱]
افروختن آتش در معابر و خانهها، فالگوشی، اسپند دود کردن، نمک گرد سر گرداندن. در موقع اسفند دودکردن و نمک گردانیدن، وردهای مخصوصی وجود دارد که زنان میخوانند. در گذشته قلمرو چهارشنبه سوری در شیراز صحن بقعه شاه چراغ بودهاست و در آنجا توپ کهنهای است، که مانند توپ مروارید تهران زنان از آن حاجت میخواهند.[۱۲] زنان در گذشته در حمامی که آب آن از رودخانه سعدیه میآمد در این روز استحمام می کردهاند.(به جهت رفع بلاها و گشوده شدن بخت دختران)
در شهرهای کردنشین ایران، رسوم و مراسم آخرین چهارشنبه سال و نوروز بدین ترتیب است که ابتدا برفراز کوه ها؛ بالاترین نقطه کوه آتش روشن میکنند و همچنین در مکانی مناسب آتش بزرگی افروخته به دورآن به رقص محلی و پایکوبی میپردازند،(مانند نوعی سپاسگزاری و نیایش) کُردها از دیرباز آتش را گرامی و مقدس میپنداشتند و در ادبیات کُردی بسیار از آتش و مراسم نوروز کُردها یادشده است.[۱۳]
افروختن آتش در معابر، کوزهشکستن، فالگوشی، گرهگشایی و غیره کاملاً متداول است و تمام آن آدابی که در تهران معمول است در اصفهان نیز رواج دارد. شکوه شب چهارشنبهسوری در اصفهان از تمام شهرهای ایران بیشتر است.[۱۴]
آتشبازی و گرهگشایی از قدیم معمول بودهاست. آتشافروختن در این اواخر متداول شدهاست. در گذشته به جای آتشافروختن و پریدن از روی آن صبح روز چهارشنبه کودکان و جوانان از روی آب روان پریده و جمله «آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه» را میگفتند. آجیل و میوه خشک خوردن از ضروریات است و ترک نمیشود اگر دوست یا مهمان و تازهواردی داشته باشند باید حتماً شب چهارشنبهسوری خوانچهای از آجیل خام و میوه خشک برای او بفرستند.
در تبریز آبپاشی از بام خانهها بر سر عابرین نیز رایج است که از آداب دوران ساسانیان بوده و هنوز در میان ارمنیان و زردشتیان ایران معمول است که در یکی از جشنهای خود بر یکدیگر آب میریزند.[۱۵]
در اهواز نیز مانند بیشتر نقاط ایران در آخرین سهشنبه شب سال برگزار میشود. این مراسم معمولا با حوادثی نظیر آتشسوزی و آسیبدیدگیهای جسمی نیز همراه است.[۱۶] این مراسم بیشتر در زیتون کارمندی و کارگری، کیانپارس, شهرک نفت و طالقانی، شرکتکنندگان بیشتری دارد و بهمین خاطر معمولا در مسیرهای منتهی به این نواحی محدودیتهای ترافیکی چند ساعته درنظر گرفته میشود.[۱۷] از دیگر آئینهای چهارشنبه سوری که در اهواز اجرا میشود مراسم قاشقزنی میباشد که بیشتر کودکان به آن میپردازند.[۱۸]
این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بودهاست به نحوی که در دوران قاجار خرافات بسیاری پیرامون آن شکل گرفت و مردم برای گرفتن حاجتهای خود به آن توسل میجستند. رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده بود عدهای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیست وهفتم ماه رمضان و شبهای قدر. درشب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ میدادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.[۱۹]صادق هدایت کتاب توپ مرواری را در انتقاد از خرافات رایج میان مردم در باره این توپ با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره نوشت.
فالگوشی و گرهگشایی
یکی از رسمهای چهارشنبهسوری است که در آن دختران جوان نیت میکنند، پشت دیواری میایستند و به سخن رهگذران گوش فرامیدهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند.[نیازمند منبع]
آجیل مشگلگشای، چهارشنبه سوری
در گذشته پس ار پایان آتشافروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم میآمدند و آخرین دانههای نباتی مانند: ، ، پسته، فندق، بادام، نخود، ، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک میکردند و میخوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربانتر میگردد و کینه و رشک از وی دور میگردد. امروزه اصطلاح نمکگیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفتهاست.[نیازمند منبع]
در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود میکشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود میروند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد به در خانه آمده و به کاسههای آنان آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول میریزد. دختران نیز امیدوارند زودتر به خانه بخت بروند.
وضعیت کنونی
نسل جدید ایران از آیینهای این جشن شناخت چندانی ندارد.[۲۰]
برخی معتقدند در سالهای اخیر چهارشنبهسوری با حرکت به سوی خشونت، تحریف و استحاله شدهاست و از اصالت خود فاصله گرفتهاست.[۲۰][۲۱] امروزه، استفاده از مواد محترقه و آتشزا که بعضاً دستساز و خطرناک هستند بسیار رایج است و جایگزین آیینهای کهن شدهاست.[۲۰][۲۱] در چند سال گذشته، این شب همواره دارای آمار آسیبدیدگی و گاهی دارای تلفات جانی بودهاست.[۲۲] به عنوان مثال در سال ۱۳۸۹ طبق گفته رئیس اورژانس کشور، ۵ فوتی و ۱۵ معلولیلت در حوادث این مراسم رخ داد.[۲۳]
برگزاری چهارشنبهسوری با آلودگی صوتی، آسیب به تابلوها و دیوارهای شهر و ایجاد فضایی خشونتآمیز و تنشزا همراه است به طوری که برخی شهروندان از رفتوآمد در خیابانها بیم دارند.[۲۰]
منتقدان چهارشنبهسوری
جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است. کوروش نیکنام، موبد زرتشتی و پژوهشگر در این باره میگوید: «ما زرتشتیان در کوچهها آتش روشن نمیکنیم و پریدن از روی آتش را زشت میدانیم».[۲۴]
سید علی خامنهای رهبری ایران نیز بارها این مراسم را نکوهش کردهست. او در سخنرانی نوروزی خود در حرم رضوی به سال ۱۳۷۸ ضمن تقدیر و ستایش مراسم عید نوروز، چهارشنبهسوری را نکوهش کرد. وی قرینهای برای اثبات مدعای خود آورد و گفت که دستگاههای تبلیغاتی بیگانه [در آن سال] برای سال تحویل چیز زیادی نگفتند ولی برای چهارشنبهسوری همه صحبت کردند و این درست نقطهٔ مقابل اسلام است.[۲۵] وی در دیدار خود با جمعی از کارگردانان در سال ۱۳۸۵ از ایشان خواست که ارزشهای ملی و دینی را تقویت کنند و افزود: «وقتی ارزش ملی میگوییم ذهن نباید فورا ذهن به سمت چهارشنبهسوری برود. ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت، استقلال فرهنگی»[۲۶] در اسفندماه سال ۱۳۸۸ در پاسخ به سوالی دربارهٔ مراسم چهارشنبهسوری این مراسم را «مستلزم ضرر و فساد» دانست و خواستار اجتناب ازآن شد.[۲۷]
مرتضی مطهری آتشبازی چهارشنبهسوری را از آن احمقها میدانست.[۲۸]
آیتالله ناصر مکارم شیرازی از مرجعان تقلید نیز آتشبازی چهارشنبهسوری را حرام دانست و گفت:«چهارشنبه سوری یک سنت خرافی است، نباید سنت خرافی را احیا کنیم و از همه اینها گذشته اسراف در مال است و نباید اسراف در مال کرد.»[۲۹]
آیتالله عبدالله جوادی آملی از دیگر مراجع تقلید شیعه نیز چهارشنبه سوری را خلاف عقل و شرع و سنتی پوچ و سیئه دانسته و تاکید کردند که "ترقه بازی"، اتلاف مال بوده و حرام است.[۳۰]
احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران نیز گفتهاست که «چهارشنبهسوری در شأن ملت ایران نیست»[۳۱] و نیز «دشمنان میخواهند با پر اهمیت جلوه دادن نمادهای ملی نسبت به جلوههای دینی، دین را در جامعه کمرنگ کنند، آنها با بزرگ کردن چهارشنبهسوری، نوروز و نظایر اینها میخواهند به این هدف نایل شوند».[۳۲]
خودروی ولوو ویژه خانم ها و بر اساس عملکرد روحی ، جسمی و مغزی آنها + عکس
زنان به طور متوسط دو درصد نسبت به مردان باهوش تر هستند اما مغز آنان یکی از ویژگی های خاص مردانه را دارا نیست و آن امکان تصور فضائی است ، یعنی اینکه کمتر زنی این توان را دارد که بتواند بدون متر کردن تشخیص دهد مثلا این کمد بین دو ستون دیوار جا میشود یا نه ، یا اینکه مغز زنان قادر نیست تصور کند که آیا هنگام پارک اتومبیل در حالیکه پشت ماشین را نمیبیند فضای لازم برای پارک مناسب هست یا نه البته استثناء همیشه وجود دارد ، به همین خاطر مردان تصور میکنند زنان از هوش کمتری برخوردار هستند ، البته این نقص در جای دیگری جبران شده است یعنی اینکه مغز زنان قادر است همزمان به چندین کار بپردازد یعنی یک خانم ممکن است در حالیکه این متن را میخواند با دوستش هم در حال چت کردن باشد و با نفر سوم هم تلفنی صحبت کند و یواشکی حرفهای همکار بغل دستی اش را هم استراق سمع کند اما اکثر کاربران مرد حتی برای خوردن یک فنجان چای و خواندن این متن بصورت همزمان مشکل دارند یعنی اینکه تا وقتی میخوانند چیزی نمیخورند و وقتی فنجان چای را سر میکشد برای چند ثانیه از خواندن دست بر میدارند و برای همین است که اگر پدر خانواده در حال صحبت کردن با تلفن یا مشاهده برنامه تلویزیون باشد و کودکی جیغ و داد کند کلا تمرکزش به هم خورده و فریاد میکشد که بچه یواش دارم با تلفن صحبت میکنم !!
و اما از این که بگذریم دنیای تکنولوژی به کمک این نقیصه ذهنی و جسمی زنان آمده و اتومبیل سواری را برای آنها آسان کرده است
YCCکه برگرفته از Your Concept Car و به معنی “ماشین مفهومی شما” نامگذاری شده، اولین اتومبیلی است که منحصرا به سفارش زنان و برای زنان در شرکت ولوو ساخته شده است.
برخی از ویژگیهای این خودرو: ۱- هیچ راهی برای دسترسی راننده(خانوم ها) به موتور و قسمت های حساس وجود ندارد یعنی کاپوت ماشین باز نمی شود. علتش این است که این ماشین فقط در هر ۵۰٫۰۰۰ کیلومتر نیاز به تعویض روغن دارد و در صورت نیاز به هر نوع سرویس خودش توسط فرستنده بی سیم به نزدیکترین تعمیرگاه مجاز خبر می-دهد!
۲- با لاستیک پنچر قادر به ادامه حرکت است یعنی راننده نیازی به توقف و تعویض لاستیک ندارد!
۳- راننده فقط میتواند به ماشین بنزین بزند و یا آب شیشه شور را پر کند. ضمنا در باک و مخزن شیشه شور طراحی خاصی دارد که با بیرون کشیدن سرشلینگی خودبخود بسته می شود !
۴- قبل از اینکه راننده بخواهد پارک کند سیستم هوشمند تشخیص می دهد آیا جای کافی برای پارک هست یا نه و در صورت وجود جای خالی به راننده برای پارک کمک می کند!
۵- چون خانوم ها معمولا آنقدر خرید می کنند که دستهایشان کاملا پر است و برای بازکردن در بخصوص در مواقع بارندگی دچار مشکل میشوند سیستم درها طوری طراحی شده که با رسیدن راننده کنار ماشین خودبخود نزدیکترین در باز می شود!
۶- کاپوت جلو و گلگیرها و قوس سقف طوری طراحی شده که راننده بتواند فاصله های جلو و عقب ماشین را کاملا تشخیص دهد!
۷- پدال ها در صورت تصادف جمع می شوند تا صدمه ای به پای راننده وارد نشود!
۸- فرمان و صندلی و پدالها و پنل جلو با راننده بصورت خودکار تطبیق داده می-شود!
۹- از آن جا که خانوم ها تمایل زیادی به تغییر دکوراسیون و مبلمان خانه دارند برای تامین این نیاز روکش صندلیها و کلا تودوزی براحتی قابل تعویض است!
پرشین خودرو: رفع نقایص خودروهای فراخوان شده جنرال موتورز در آمریکا، سیصد میلیون دلار هزینه خواهد داشت.
به گزارش ممتازنیوز، لارس هالتر خبرنگار شبکه درباره فراخوان یک میلیون و پانصد هزار دستگاه از خودروهای شرکت جنرال موتورز در آمریکا گفت خسارت ها دو جانبه بوده است. نخست اینکه، ماجرا برای شرکت جنرال موتورز بسیار گران تمام شده است. یک میلیون و پانصد هزار دستگاه خودرو فراخوان شده اند و جنرال موتورز نیز هزینه رفع نقایص این خودروها را حدود سیصد میلیون دلار برآورد کرده است. هضم این میزان خسارت مالی نیز برای این شرکت، ساده نخواهد بود. از سوی دیگر، شهرت این شرکت خودروسازی در آمریکا نیز به شدت لطمه دیده است. زیرا همه می دانند جنرال موتورز از نقص فنی در خودروهایش و بالاخص نقص در عملکرد استارت خودرو که به مرگ دوازده نفر در سالهای اخیر منجر شد، اطلاع داشته است. بنابراین، اگر مسئولان جنرال موتورز زودتر اقدام کرده بودند، احتمال آن وجود داشت که این افراد کشته نشوند. این نخستین بحران شرکت جنرال موتور از زمان روی کار آمدن «ماری بارا» به عنوان مدیر عامل این شرکت است. خبرنگار دویچه وله گفت مدیر عامل جنرال موتورز ظاهراً حالت تهاجمی به خود گرفته است و به جای اینکه فقط خودروها با نقص در استارت را فراخوان کند، چند هزار خودرو دیگر را نیز به علت نقایص در بخش های دیگری مانند ایربگ و تجهیزات ایمنی فراخوان کرده است. بنابراین، او به جای انتظار برای بروز مشکلات بزرگتر، پیشاپیش به استقبال مشکلات رفته است.
این خبر در تاریخ ۰۷م آذر ۱۳۹۱ بە نقل از منبع ذکر شده، در پورتال خبری ممتاز نیوز منتشر گردیده است
بر اساس تحقیقات انجام شده در دانشگاه علوم پزشکی مشهد زعفران و عطر آن نقش موثری در کاهش خطر بروز سکته قلبی دارد.
به گزارش گروه علمی باشگاه خبرنگاران بە نقل از وب دا؛ در تحقیقی کە توسط دکتر حسین حسین زاده استاد دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و همکارانش صورت گرفته است نشان داده شده کە زعفران و عطر آن سبب کاهش خطر سکته قلبی میشود.
دکترحسین حسینزاده با اشاره بە تحقیقات صورت گرفته در قبل مبتنی بر اثر ضد ایسکمی و سکته زعفران در بافتهای کلیه، عضلات و مغز گفت: بعد از این تحقیق با همکاری همکاران بە بررسی اثر این ادویه و عطر آن “سافرانال” در مدل مصنوعی ایجاد سکته توسط ماده شیمیایی ایزوپرترنول پرداختیم.
وی افزود: در این تحقیق بە روش بیوشیمیایی و آسیبشناسی، مشخص شد کە زعفران و عطر آن سبب پیشگیری ضایعات قلبی ناشی از سکته میشود.
دکتر حسینزاده با اشاره بە اثرات دیگر زعفران مانند اثر ضد فشار خون، پایین آورنده چربی خون، ضد اترواسکلروزیر(ضد تصلب شرائین) و آرامبخشی، اظهار کرد: در این ادویه اثر ضد سکته قلبی ملاحظه شد و در تحقیق اخیر میتوان زعفران را بە عنوان کاندید مناسبی جهت مطالعه آن در انسان بە منظور پیشگیری از انفارکتوس قلبی یا پس از ابتلا بە این بیماری معرفی کرد.
دکتر حسین حسینزاده کە در سال میلادی جاری دو بار جزو یک درصد دانشمندان برتر در گرایش سم شناسی و داروشناسی معرفی شده است با چاپ بیش از ۳۵ مقاله درISI در مورد اثرات داروشناسی و سم شناسی زعفران و مواد مؤثره آن شامل رنگ(کروسین) و عطر(سافرانال)، رتبه اول جهان در بانک اطلاعاتیISI از جهت تعداد مقالات مرتبط با علوم پزشکی زعفران و مواد مؤثره آن را دارا است.
یک فوق تخصص قلب و عروق با بیان اینکه برگزاری مراسم چهارشنبه سوری و صداهای ناشی از انفجار مواد محترقه منجر به افزایش استرس می شود گفت: افراد باید بدانند استرس عامل بروز ۳۰ الی ۴۰ درصد سکته های قلبی است و حضور در مراسم آخرین چهارشنبه سال می تواند این عامل را تشدید کند.
دکتر بابک حیدری اقدم متخصص قلب و عروق در گفت و گو با خبرنگار گروه سلامت ممتازنیوز به نقل از خبرگزاری دانا(داناخبر)، با توجه به مراسم آخرین چهارشنبه سال و افزایش استرس در این روز گفت: صداهای ناگهانی ناشی از برگزاری مراسم چهارشنبه سوری منجر به افزایش استرس و در نهایت افزایش برخی هورمون های تولید شده در بدن، ضربان قلب و فشار خون می شود.
وی افزود: این مسایل می تواند احتمال بروز سکته مغزی و قلبی را در بیماران و برخی افراد سالم افزایش دهد.
این فوق تخصص آنژیوپلاستی در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: اگر فردی نسبت به این حوادث و صداها آگاه باشد و با شنیدن آن دچار شوک و استرس نشود کم تر در معرض عوارض قلبی و نارسایی های قلبی قرار می گیرد.
حیدری اقدم با بیان اینکه ۳۰ الی ۴۰ درصد عامل بروز سکته قلبی استرس است گفت: به افراد مبتلا به نارسایی های قلبی توصیه می شود تا حد امکان در این مراسم شرکت نکنند و تنها در مکان هایی که مدیریت صحیح در آنها وجود دارد آگاهانه حضور داشته باشند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: افراد باید توجه داشته باشند دود ناشی از انفجار مواد محترقه منجر به کاهش اکسیژن خون که این مساله نیز سلامت قلب را خطرات حدی مواجه می کند.
اینکه هر روز یک شاهکار اساسی در زندگی داشته باشید، بسیار سخت است. این موضوع فراز و فرودهای بسیار و ایده های چالش برانگیز متعددی دارد. داشتن رفتار ایده آل فقط به خود شخص مرتبط نیست و کارها و رفتارهای دیگران نیز در این مساله دخیل می باشند.
وظیفه یک مدیر این است تا بیشترین تلاش خود برای انجام بهتر کارها را انجام دهد و بررسی صادقانه ای از کارهای خود داشته باشد. سختی شاهکارهای مدیریتی در این است که دیگران کارهای ما را برآورد می کنند. بنابراین همیشه و در همه حال باید مراقب آدم های اطرافمان باشیم و رفتارهای آنها را مدیریت کنیم. این مساله در مدیریت بسیار مهم است و باید جزو اولویت های رفتاری ما قرار بگیرد.
اهداف روزانه ای که در زیر ذکر کرده ایم می توانند نوع عملکرد فرد را بهبود ببخشند. با این اهداف می توانید موقعیت های مدیریتی خود را در همان ابتدای روز معین و بر اساس آنها فعالیت هایتان را برنامه ریزی کنید و در انتهای روز یک شاهکار مدیریتی داشته باشید.
۱٫ جلوتر بودن از زمان
توجهات خاص شما شاخص های واقعی علاقه مندی های شما می باشند. در حال حاضر زندگی کردن نیازمند نظم، آمادگی و همدردی با دیگران است.
۲٫ در برقراری دوستی و ایجاد اعتماد سرمایه گذاری کنید
دوستی و ارتباط داشتن با اشخاص متعدد در مواقع ضروری و دشوار بسیار کمک کننده است. همه تعاملات میان دو نفر این خطر را هم دارد که اعتماد و صداقت میان اشخاص را خدشه دار کند. یک مدیر خوب همیشه سعی می کند تا موقعیت های خوبی ایجاد و از آنها استفاده کند.
۳٫ کمک به رشد و پیشرفت دیگران
کمک به اطرافیان برای رشد و پیشرفت کردن یکی از کارهای برتر مدیریتی است که ارزش زمان، انرژی و احساست شما را دارد.
۴٫ گوش کردن
برای گوش کردن به حرف های دیگران زمان بگذارید. مدیری که برای شنیدن حرف کارمندان وقت ندارد، موفق نیست و در کارش ضربه خواهد خورد.
۵٫ با اشخاصی که چشم انداز، هدف و اولویت بندی مشابه شما دارند ارتباط برقرار کنید
همه سازمان ها با انواع مشکلات و موانع روبهرو می باشند. اما یک مدیر خوب می تواند سبب بالا رفتن اعتماد به نفس کارمندان و صرفه جویی در زمان بشود. رهبر ایدهآل هرگز موقعیت های پیش آمده برای بهبود امور و رسیدن به اهداف بزرگ تر را از دست نمی دهد.
۶٫ تشکر از اطرافیان
تشکر کردن و نشان دادن مراتب قدردانی یکی از اصول ضروری مدیریت موفق است. یکی از پرقدرت ترین کلمه هایی که بر زبان مدیران جاری است، «متشکرم» است.
۷٫ استفاده از دانسته ها و یادگیری ندانسته ها
با استفاده از دانش خود باید سعی کنید جلوتر از زمان حرکت کنید. منظور این است که برای اهداف خود، چشم انداز داشته باشید. موقعیت همه مدیران لغزنده است و ممکن است در اثر یک روش یا راهکار اشتباه همه وجهه مدیریتی خود را از دست بدهند. به همین منظور، همیشه و در هر لحظه باید در حال یادگیری باشید تا دانش شما بهروزرسانی شود.
۸٫ اتخاذ تصمیمات درست
داشتن کاریزما، جذبه و قدرت کلام شما را جذاب و جالب و تصمیمات درست، شما را مفید و تاثیرگذار نشان می دهند. اینها همه ویژگی های یک مدیر موفق می باشند و به انجام کارهای مفید منتهی می شوند. البته، باید توجه داشته باشید، کارهایی که نباید انجام دهید هم در حوزه مسوولیت های شما قرار دارند. شما باید یادبگیرید در چه موقعیتی چه کاری انجام دهید.
۹٫ هر روز خود را پر نکنید
همه ساعت هایِ همه روزهای تقویم شما نباید پر از برنامه باشد. باید در تقویم خود روزها یا ساعت هایی را سفید و خالی بگذارید تا به کارهای غیرمتفرقه اختصاص داده شوند.
۱۰٫ از نظر روحی، ذهنی و حتی فیزیکی رشد کنید
برای اینکه هر روز شما یک شاهکار باشد باید صبر و تحمل خود را افزایش دهید. مدیریت شامل انواع چالش ها و اتفاقات پیش بینی نشده است و شماباید به قدری قوی و بزرگ باشید که بتوانید در لحظه آنها را مدیریت کنید. هر چه امروز قوی تر باشید، فردای بهتری را برای خود تضمین کرده اید.
افراد موفق در استفاده از زمان بسیار متفاوت عمل میکنند. آنها میدانند منابعی مانند پول و سرمایه قابل برگشت هستند، ولی زمان ارزشمندترین سرمایه غیرقابل بازگشت است.
اگر دیدگاه شما نسبت به زمان عوض شود میتواند تاثیر شگرفی بر زندگی و دستاورهایتان داشته باشد. در این مقاله به ارائه ۴ راز میپردازیم که افراد موفق آنها را میدانند و استفاده میکنند.
راز ۱: درک ارزش عدد ۱۴۴۰
این راز با اینکه بسیار ساده و بدیهی به نظر میرسد مهمترین نکته در مدیریت زمان است. میلیونرها و سایر افراد بسیار موفق نگاه متفاوتی به زمان دارند. اگر میخواهید بازنده باشید، اصلا به زمان فکر نکنید. اگر میخواهید یک کارمند فنی نخبه خوب یا یک مدیر میانی واقعا خوب باشید، از نوعی سیستم مدیریت وظایف الف.ب.پ استفاده کنید. ولی افراد فوق موفق دیدگاه متفاوتی دارند.
_ میلیونرها و فهرست انجام کارها
افراد بسیار موفق بسیار به زمان فکر میکنند. آنها همه دنیایشان را حول حداکثر کردن زمان خود و حفاظت از آن طراحی میکنند. در حقیقت، آنقدر به اهمیت زمان فکر میکنند که تقریبا احساس میکنند زمان پرواز میکند
کمی وقت بگذارید و به ارزشمندترین چیزهای زندگی فکر کنید چند دقیقه چشمانتان را ببندید و به فهرست چیزهایی فکر کنید که بیشترین ارزش را برایشان قائلید.
اگر مانند اغلب مردم باشید، فهرست چیزهای ارزشمند زندگیتان شامل موارد زیر است: دوستان، خانواده، همسر، پول، سلامتی، تفریح و البته زمان.
_ ارزشمندترین چیزها در زندگی
زمان ارزشمندترین دارایی شما در زندگی شما است و باید احساس کنید که هر لحظه میخواهد از دستتان فرار کند. ممکن است سالم باشید و سپس چاق یا بیمار شوید و بعد دوباره سلامتی خود را بازیابید. شاید همه پولتان را از دست بدهید و سپس آن را بازگردانید. دوستان بسیار مهم هستند اما بگویید چند دوست در دانشگاه داشتید که دیگر با آنها در ارتباط نیستید. یا حتی چه کسی جزو مهمانان عروسیتان بود و روز عروسی آخرین باری بود که او را دیدید؟ بله دوستان ارزشمندند ولی آنها را از دست میدهیم و دوستان جدیدی پیدا میکنیم.
اما در مورد زمان موضوع کاملا متفاوت است. هرگز نمیتوانید زمان بیشتری بسازید. وقتی روز تمام میشود، دیگر نمیتوانید آن را برگردانید.
زمان ارزشمندترین منبع در جهان است. بعضی ثروتمند به دنیا میآیند و بعضی فقیر. بعضی در دانشگاههای معتبر درس میخوانند و بعضی انصراف میدهند. بعضیها به طور ژنتیکی ورزشکارند، اما بعضی معلولیت فیزیکی دارند. اما همه ما هر روز ساعات یکسانی در اختیار داریم.
دستتان را روی قلب خود بگذارید. واقعا این کار را انجام دهید. دستتان را روی سینهتان بگذارید و تپش منظم قلبتان را احساس کنید. به نفس کشیدنتان فکر کنید. این ضربانها هرگز بر نمیگردند. آن نفسها هرگز بر نمیگردند. شاید با خودتان فکر کنید که «بله، بله، زمان واقعا برایم مهم است. این را قبلا هم میدانستم». اما آیا واقعا زندگی شما نشان میدهد که به زمان اهمیت میدهید؟
با خود بیندیشید که چقدر به پول اهمیت میدهید. کار میکنید تا پول درآورید، حساب پولتان را دارید، به دنبال بهترین راهها برای سرمایهگذاری پولتان هستید، مطالبی درباره راههای کسب پول بیشتر میخوانید و میخواهید اطمینان حاصل کنید که هیچکس پولتان را نمیدزدد. هرگز کیف پولتان را روی پیشخوان جا نمیگذارید و هرگز کارت عابر بانک خود و رمز آن را به غریبهها نمیدهید.
ولی درباره زمان شاید خیلی فکر نکنید و به راحتی بگذارید دیگران زمان ارزشمند شما را بدزدند. شما اغلب نه تنها اقدامی نمیکنیم بلکه به همان دزدان اجازه میدهید بارها این کار را تکرار کنند.
عدد ۱۴۴۰
هر روز ۱۴۴۰ دقیقه است. اگر به دنبال ابزاری برای تحول در زندگی هستید، عدد ۱۴۴۰ را با فونت درشت پرینت بگیرید و آن را به در اتاق کارتان، به پایه تلویزیون یا کنار مانیتور بچسبانید.
این کار دو فایده دارد. نخست، هر بار که وارد اتاق میشوید، ارزش زمان به شما یادآوری میشود. دوم اینکه این کاغذ یک ابزار مکالمه عالی است تا به دیگران دیدگاه خود را درباره زمان بگویید. وقتی کارمندان در میزنند و میپرسند «یک دقیقه وقت دارید؟» بلافاصله میتوانید بگویید: حتما جریان ۱۴۴۰ را میدانید. همین باعث میشود دیگران برای وقت شما ارزش بیشتری قائل شوند و صحبتها و جلسات کوتاهتر شود.
وقتی گذر زمان را واقعا حس کنید، کل دیدگاهتان تغییر میکند. وقتی بیدار میشوید و به طور ناخودآگاه شروع به شمردن میکنید ۱۴۴۰، ۱۴۳۹، ۱۴۳۸ ،… سهلانگاری از وجودتان رخت برمیبندد و بهرهوریتان افزایش مییابد.
راز ۲: انجام کارهای مهم
افراد بسیار موفق به وضوح میدانند در هر حوزه از زندگی خود چه میخواهند. آنها این موضوع را بسیار شفاف و واضح میدانند. شما به دنبال رویاهای چه کسی هستید؟ اگر مشغول کار روی اهداف خود نباشید، حتما دارید برای اهداف شخص دیگری کار میکنید.
کتابهای بسیاری درباره تعیین هدف نوشته شده است، اما همه آنها در راستای درک مهمترین کارها در همه حوزههای زندگی بوده است. این کار برای اغلب افراد به معنی تعیین هدف در حوزههای سلامتی، ثروت و روابط است. برای دیگران هم به معنی هدفگذاری در حوزههای معنوی، خیریه و تفریح است.
البته حوزههای مهم به خودتان بستگی دارد و اهدافتان هم چنین است. فقط مطمئن شوید که مشخص و قابل سنجش هستند.
برای مثال اهداف نامناسب در حوزه سلامتی عبارتاند از: سالم شدن و کاهش وزن. اهداف خوب در حوزه سلامتی آنقدر خاص هستند که هر ناظر خارجی میتواند بفهمد که به آن دست یافتهاید یا نه: کم کردن ۱۰ کیلو وزن در ۱۰ هفته، دویدن روی تردمیل به صورت ۳۰ دقیقه در روز.
راز ۳: توازن کار و زندگی بدون عذاب وجدان
آیا تاکنون دقت کردهاید که چرا موفقترین افراد به ندرت عصبی یا پر استرس هستند؟ آنها در لحظه حاضرند و توجه کاملی به شما دارند. از آنجا که علاقه زیادی داشتیم که بدانیم افراد موفق چطور زمانشان را میگذرانند، شروع به جمعآوری اطلاعات جذابی درباره آنها کردیم.
همه افراد موفق در مجموع همان ۲۴ ساعتی را دارند که ما داریم. ولی چند نفر از آنها چنین بودند:
عدهای هر روز ساعت ۵:۳۰ به خانه میروند و با خانواده و فرزندان وقت میگذرانند.
عدهای هر سال بیش از ۵۰ کتاب میخوانند.
آنها همیشه در حال کار نیستند بلکه به تفریح و استراحت اهمیت میدهند.
آیا عجیب نیست؟ افراد موفق اینطور زندگی میکنند و در مقابل افراد زیادی وجود دارند که زندگی خود را وقف کار کردهاند و شاید روزها در محل کار میمانند و درعینحال نه کارشان عالی است و نه زندگی شخصیشان.
افراد موفق شاید هزاران کار برای انجام دارند، ولی برای خود محدودیتهای قاطعی تعریف کردهاند تا زندگیشان متعادل و متوزان باشد. البته واضح است که درباره شرایط استثنایی صحبت نمیکنیم. برای هر کدام از ما شاید پیش بیاید که مجبور شویم تا صبح کار کنیم. شاید گاهی نتوانیم با خانواده شام بخوریم. شاید مدتی فرصتی برای تفریح و رفتن به استخر شنا نداشته باشیم. این موارد طبیعی است، ولی نباید تبدیل به عادت شود. بلکه در اولین فرصت ممکن باید به روال متعادل زندگی برگردیم.
اندی گروو مدیر سابق شرکت اینتل جمله بسیار جالبی دارد. او میگوید: «روز من وقتی تمام میشود که ساعات کاری تمام شود، نه وقتی که کارم تمام شود. کار من هرگز تمام نمیشود». کار مدیر هم مانند کارهای یک خانم خانهدار هرگز تمام نمیشود. همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد، جدا از کارهایی که باید انجام شود، همیشه میشود کارهای بیشتری انجام داد. و راز این است:
همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد و همیشه کارهای بیشتر از آنچه میتوان انجام داد، وجود دارد. این یکی دیگر از آن مفاهیم سادهای است که وقتی عمیقا ملکه ذهن شود، میتواند زندگیتان را به شدت تغییر دهد.
اجازه ندهید که فهرست کارهای روزانه حکمران زندگی شما باشد. شاید این جملات آشنا باشد: «ببخشید نمیتوانم برای شام به خانه بیایم، زیرا باید آن گزارش را کامل کنم». زندگی پرسرعت و بدون توقفهای مناسب فقط یک نتیجه دارد. رضایت شما را از زندگی کاهش داده و موفقیتهایتان را کمتر میکند.
بیدار شوید
شاید بدون آنکه توجه کرده باشید درگیر یک زندگی یکبعدی و پرسرعت شده باشید. اگر اینطور است به خودتان بیایید و قوانین مشخصی برای خود بگذارید. نشانههای رایج ورزش نکردن، کمتر ظاهر شدن در میهمانیها و جمعهای خانوادگی، خوردن زیاد غذاهای حاضری و اختصاص زمان خواب به کار است. اگر اینطور است در مسیر اشتباهی پیش میروید و باید هرچه زودتر تعادل را به زندگی خود برگردانید.
افراد بسیار موفق ساعات متمادی را صرف این نمیکنند که وظایف بیشتری را از فهرستشان خط بزنند. بلکه از قبل به اولویتهایشان فکر میکنند و برنامه زمانبندی دقیقی برای انجام آنها دارند. آن وقت همان زمان برایشان کافی است. همیشه ما وقت کم داریم، ولی همیشه و همیشه برای انجام کارهای بسیار مهم وقت کافی وجود دارد.
درگیر یک زندگی پرسرعت نشوید. چند هدف برای ایجاد تعادل بگذارید. مثلا:
صرف شام با خانواده حداقل سه بار در هفته
اختصاص وقت به تفریح و ماجراجویی
صرف وقت برای بازی با کودکان
رفتن به باشگاه بدنسازی یا شنا
صرف شام بیرون از خانه با خانواده و دوستان
بنابراین باید در زمینهسازی برای انجام کارهای بیشتر استاد شوید. زیرا همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد.
وقتی در این کار مهارت یافتید، میبینید که گرفتن مرخصی، ترک شرکت در یک ساعت معقول و زمان گذاشتن برای خودتان بدون احساس گناه آسانتر میشود.
راز ۴ : یکبار انجامش دهید
افراد بسیار بهرهور تقریبا با هر موردی که مواجه میشوند، فورا دربارهاش اقدام میکنند. آنها میدانند که برای کاراتر بودن فقط باید یکبار زمان و انرژی ذهنی را صرف چیزی کنند.
دیدگاه یکبار انجامش بده
فکر کنید قبل از اینکه کاری را تمام کنید، چند بار باید به آن بپردازید. بیایید چند مثال را مرور کنیم.
اغلب افراد اینباکس خود را باز میکنند و ۱۰ ایمیل جدید باز نشده را میخوانند. روی یک پیغام کلیک میکنند، آن را میخوانند و سراغ پیغام بعدی میروند. اگر ایمیلی به پاسخ نیاز داشت، بعدا دوباره سراغ آن میروند، یعنی مجبورند دوباره آن پیام را بخوانند!
به یاد داشته باشید که یکبار انجام دادن چیزی به این معنی نیست که باید همه کارها را شخصا انجام دهید. واگذاری کارها تقریبا همیشه به صرفهترین راه از نظر زمانی است، بنابراین اگر میتوانید یکبار انجامش دهید و سپس آن را به شخص دیگری واگذار کنید. همچنین، لازم نیست هر کاری را فورا انجام دهید. یک پروژه بزرگ یا کاری که قرار است در یک بازه زمانی از پیش تعیینشده انجام شود را باید به بعد موکول کرده و برایش زمانبندی در نظر بگیرید.
اغلب افراد برای انجام کار فوری، قانونی کلی دارند. اگر انجام کاری کمتر از ۵ تا ۱۰ دقیقه زمان لازم داشته باشد، فورا برای انجامش اقدام میکنند.
من دوست دارم که حتی اگر کاری ۱۵ تا۲۰ دقیقه هم طول میکشد و فقط تا وقتی که با وظیفهای از پیش تعیینشده تداخل نکند، فورا آن را انجام دهم.
رمز ۴ انگشتی استقلالی ها + تصاویر با عوامل پرسپولیس
سرمربی پرسپولیس به سبک استقلالیها عدد ۴ را نشان میدهد!
ممتازنیوز: مدتهاست که استقلالیها به یاد پیروزی در ۴ دربی پیاپی عدد ۴ را در عکسهای خود نشان میدهند و کمتر کسی فکر میکرد سرمربی پرسپولیس نیز به این شکل عکس بگیرد.
هواداران پرسپولیس هنوز به یاد دارند که فرهاد مجیدی در بازی الغرافه قطر با پرسپولیس پس از اخراج از بازی به سمت آنها رفت و به خاطر شعارهایشان عدد ۴ را به آنها نشان داد.
پس از عکسی که در برنامه ۹۰ پخش شد که در آن رئیس فدراسیون فوتبال با عدد ۴ عکس گرفته بود هواداران پرسپولیس معتقدند که کفاشیان یک رئیس استقلالی است.
کمتر کسی فکر می کرد که سرمربی سابق پرتغالی پرسپولیس نیز به سبک استقلالی ها رفتار کند اما به نظر می رسد وی از این سبک جدید کاملا بی خبر است.
یکی از این هواداران از ژوزه درخواست کرد در کنار وی عکس یادگاری بگیرد و با شیطنت از وی خواست عدد ۴ را نشان دهد و سرمربی پرسپولیس نیز بی خبر از نیت این هوادار او را همراهی کرد!
یکی از عادت های این روزهای هواداران استقلال عکس گرفتن با اعضای پرسپولیس و نشان دادن مخفیانه عدد ۴ است.
در دیدار پرسپولیس برابر راه آهن نیز بهادر عبدی در واکنش به شعارهای تماشاگران به سمت آنها رفت و با وجود اینکه سابقه پوشیدن پیراهن پرسپولیس را داشت، عدد ۴ را به نشانه اعتراض به آنها نشان داد.
فیلمنامه «کوروش کبیر» کامل با استناد به منابع تاریخی و مشاوره با مورخان را مسعود جعفری جوزانی نگاشته و در مراجع ذیصلاح ثبت شده است. این فیلم به دوران تولد کوروش تا رسیدن به امپراتوری و سرانجام مرگ او میپردازد.
به گزارش گروه هنر ممتازنیوز، علی معلّم تهیه کننده فیلم «کوروش کبیر» با اعلام این خبر افزود: با اعطای مجوز موافقت اصولی شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی در آخرین روزهای سال ۹۲، سرانجام این طرح در سال ۹۳ وارد مرحله جذب سرمایه گذاری پیش تولید خواهد شد.
این منتقد سینما گفت: امیدوارم با یاری همه مردم، سرمایه گذاران و نهادهای خصوصی و دولتی و همچنین سازمانهای سینمایی و هنرمندانی که برای حضور در این طرح اعلام آمادگی کردهاند، بتوانیم در دورانی که بیشترین هجوم به سرزمین ایران با ساخت فیلمهای جعلی درباره ملت بزرگ ایران و پیشینه تاریخی و معاصر آن می شود، گامی در راستای معرفی ساختار تمدن و قهرمانان تاریخی کشورمان برداریم.
وی گفت : این یک طرح کوچک نیست که با یک دوربین ویدئویی بتوانیم آن را بسازیم. باید به طور حتم به شکل رسمی ساخته شود و سپس برای تامین منابع مالی و امکاناتش برنامه ریزی کنیم.
علی معلم افزود: «کوروش» به عنوان یک شخصیت تاریخی و اسطورهای در جهان شناخته شده است و ما پله اول را برای آن طی کردهایم.
«کوروش» شخصیت ناشناسی نیست فکر میکنم وظیفه نهادهای فرهنگی در کشور این است که چنین شخصیتهایی که سبب غرور ملی هستند را بیشتر به بقیه بشناسانیم، ما به غرور ملی نیازمندیم. جوانی که در ایران زندگی میکند نیازمند این است که به کشورش درهمه ابعاد افتخار کند فقط مسائل معاصر نیستند ما در پهنه تاریخ حتی درآشپزی هم سابقه قابل افتخاری داریم ولی متاسفانه کسی به آن توجه نمیکند.
«کوروش کبیر» را مسعود جعفری جوزانی کارگردانی خواهد کرد.
عنکبوت جانور شکارگری است با بدنی دو بخشی که هشت پا دارد. عنکبوتها فاقد بخشهای جوندهٔ دهان و بالاند. در این مطلب نگاهی داریم به تعدادی از قدرت های عنکبوت که شاید کمتر با آن ها آشنا باشید و کمتر در مورد آن ها بحث شده است.
مجسمه سازی
یکی از جالب ترین ویژگی های یک عنکبوت این است که می تواند به راحتی از روی خودش یک مدل بسازد. معمولا عنکبوت ها اینکار را برای ترساندن دیگران یا حتی رزرو کردن جا برای خودشان انجام می دهند. این عنکبوت ها همچنین کمتر توسط شکارچیان شکار می شوند زیرا بیشتر شکارچیان به دام این تله ها گرفتار می شوند.
تارهای میان دست
شاید دیده باشید که یک عنکبوت به راحتی به صورت وارونه از تارهایش آویزان می شود. اما شاید به این نکته دقت نکرده باشید که در لا به لای دستانش نیز تارهایی می تند. این روش برای عنکبوت ها به عنوان یک وسیله شکار شناخته می شود. در طبیعت عنکبوت ها از این روش برای غافلگیر کردن حشرات استفاده می کنند و به راحتی آن ها را شکار می کنند.
تبلیغات کاذب
این روش نیز یکی دیگراز روش های شکار درعنکبوت ها است. در این روش عنکبوت ها با استفاده از تارهایشان و هنری که دارند، تله هایی به شکل گل برای حشرات ایجاد میکنند. عنکبوت ها بیشتر از این روش در محل هایی مانند باغچه ها استفاده می کنند و منتظر اشتباه یک حشره می مانند.
شلیک تار
یکی از عجیب ترین قدرت های عنکبوت ها شلیک کردن تار است. آنها بیشتر برای دفاع از تارهایشان و یا برای شکار از این روش استفاده می کنند. همانطور که می دانید عنکبوت ها غدد تاری در پشت بدنشان دارند اما این گلوله ها را توسط دهانشان پرتاب می کنند.
عنکبوت های چتر باز
یکی از جالب ترین ویژگی های عنکبوت ها قدرت پرواز آن ها است. شاید به نظر شما عجیب باشد اما عنکبوت ها قادرند با استفاده از نوع خاصی از تار چترهایی برای خودشان ایجاد کنند. این تارهای می توانند جریان باد را به دام اندازند و همراه آن کیلومترها سفر کنند.
اولین تصاویر از خودروی کاملا تازه نسخه str جیپ renegade برروی اینترنت قرار گرفت و امکان بررسی بیشتر علاقمندانش را فراهم کرد.
از زمانی که نیسان پلتفرم b را با تولید جیوک برای خودروهای شاسی بلند در نظر گرفت ، خودروسازان دیگر نیز به فکر تولید شاسی بلند کوچک خود افتادند و محصولاتی همچون پژو ۲۰۰۸ ، رنو کاپترو ، اوپل / واکسهال موکا ، فورد اکو اسپرت و شورولت ترکس روانه بازار شدند. هم اکنون نیز نوبت به جیپ رسیده تا با renegade وارد این بخش از بازار شود. خودروهایی که در بالا ملاحظه می کنید نسخه srt از جیپ renegade است که توسط x-tomi design طراحی شده است.
جیپ renegade مدل ۲۰۱۵ همین هفته قبل به عنوان کوچکترین محصول شرکت تولید کننده اش معرفی شد.این خودرو با الهام از رنگلر و با ظاهری جعبه مانند طراحی شده و دارای رینگ های ۱۷ اینچی و جلو پنجره ای متفاوت است.خودروی فوق که دارای موتورهای گازوئیلی ، دیزل و حتی انعطاف پذیر می باشد برروی پلتفرمی مشابه با فیات ۵۰۰l ساخته شده است.
یه روز یه پیر زن عزرائیل رو می بینه که داره از دور میادطرفش. ازترس جونش فرارمی کنه می ره داخل یه مهد کودک کنار بچه هامی شینه شروع می کنه به بیسکویت خوردن. عزرائیل میاد پیشش و میگه: داری چیکار می کنی؟ پیرمرد با صدای بچگونه میگه: دارم قاقا میخورم. عزرئیل میگه: پس زود قاقاتو بخور بریم دَدَر...........غ
یک خانم برای طرح مشکلش به کلیسا رفت.او با کشیش ملاقات کرد و برایش گفت: من دو طوطی ماده دارم که فوق العاده زیبا هستند. اما متاسفانه فقط یک جمله بلدند که بگویند «ما دو تا بد هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟». این موضوع برای من واقعا دردسر شده و آبروی من را به خطرا انداخته. از شما کمک میخواهم. من را راهنمایی کنم که چگونه آنها را اصلاح کنم؟
کشیش که از حرفهای خانم خیلی جا خورده بود گفت: این واقعاً جای تاسف دارد که طوطی های شما چنین عبارتی را بلدند... من یک جفت طوطی نر در کلیسا دارم. آنها خیلی خوب حرف میزنند و اغلب اوقات دعا میخوانند. به شما توصیه میکنم طوطی هایتان را مدتی به من بسپارید. شاید در مجاورت طوطی های من آنها به جای آن عبارت وحشتناک یاد بگیرند کمی دعا بخوانند. خانم که از این پیشنهاد خیلی خوشحال شده بود با کمال میل پذیرفت. فردای آن روز خانم با قفس طوطی های خود به کلیسا رفت و به اطاق پشتی نزد کشیش رفت. کشیش در قفس طوطی هایش را باز کرد و خانم طوطی های ماده را داخل قفس کشیش انداخت. یکی از طوطی های ماده گفت: ما دو تا بد هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟طوطی های نر نگاهی به همدیگر انداختند. سپس یکی به دیگری گفت: اون کتاب دعا رو بذار کنار. دعاهامون مستجاب شد
سه تا زن انگليسي ، فرانسوي و ایرانی با هم قرار ميزارن كه اعتصاب كنن و ديگه كارای خونه رو نكنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از يك هفته نتيجه كارو بهم بگن.زن فرانسوي گفت:به شوهرم گفتم كه من ديگه خسته شدم بنابراين نه نظافت منزل، نه آشپزي، نه اتو و نه … خلاصه از اينجور كارا ديگه بريدم. خودت يه فكري بكن من كه ديگه نيستم يعني بريدم!روز بعد خبري نشد ، روز بعدش هم همينطور .روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست كرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتي بيدار شدم رفته بود .زن انگليسي گفت:من هم مثل فرانسوي همونا را گفتم و رفتم كنار.روز اول و دوم خبري نشد ولي روز سوم ديدم شوهرمليست خريد و كاملا تهيه كرده بود ، خونه رو تميز كرد و گفت كاري نداري عزيزم منو بوسيد و رفت.زن ایرانی گفت :من هم عين شما همونا رو به شوهرم گفتماما روز اول چيزي نديدمروز دوم هم چيزي نديدمروز سوم هم چيزي نديدمشكر خدا روز چهارم يه كمي تونستم با چشم چپم ببينم.....
خسرو شکیبایی چه زیبا گفت :تا زنده ای برابر کسی که به خودت علاقه مندش کردی مسئولی...مسئولی در برابر اشکهایش، در برابر غمهایش، در برابر تنهاییش...اگر روزی فراموشش کردی دنیا به یادت خواهد آورد.
*******
خداوند امید شجاعان است، نه بهانه ی ترسوها!!
********
در مقابل وزش باد، عده ای دیوار می سازند، بعضی دیگر آسیاب بادی.
*********
ترس از مرگ نارواست، زیرا تا آن هنگام که من هستم، مرگ نیست، و آنگاه که مرگ هست، من نیستم، ترس از چیزی که با آن روبرو نمی شوم نابجاست
********
مرد هم مردای قدیمیه تار سیبیلشون واسه یه شهر سند بودحالا هرچی پشم دارن بزارن، نیم کیلو پنیر هم نمیدن بهشون
·اگر از کسی انتظاری نداشته باشیم هیچ گته ناامید نمی شویم!سیلویا پلات
**********
من خدا را در نگاه آنانی دیدم که :خود نیازمندند محبت بودند ، ولی باز هم محبت می کردند
**********
وقتی وارد می شوی لباست معرف توست ...وقتی می روی حرفهایت..!آناکارنیاتولستوی
**********
انسان نقطه ای است بین دوبینهایت.بینهایت لجن وبینهایت فرشته.بنگر به طرف کدامیک میروی.)دکتر علی شریعتی(
*********
بهاز آدمها بُت نسازید، این خیانت است! هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی می شوند که، خدایی کردن نمیدانندو شما در آخر می شوید، سر تا پا کافرِ خــــــدایِ خود ساخته
*********
همانطورکــه خوردن شـراب حـرام اســت ،خوردن غصه هم حرام است و خـوردن هـیـچ چــیـز مثـل خوردن غـصـه حرام نـیـسـت ...اگـر ما فهـمیدیـم که جهان دار عالم اوســت دیگـر چـه غصه ای بایـد بخوریم !دکتر الهی قمشه ای
انسان در قطب شمال هرگز دچار سرماخوردگی نمی شود. در قطب، نه تنها دچار آنفولانزا نمی شویم. بلکه بیماری هایی که با ویروس میکروب انتقال پیدا می کنند نیز در امانیم. این منطقه از زمین، هوا به قدری سرد است که هیچ نوع موجود زنده میکروسکوپی نمی تواند زنده بماند.****
خیلی جالبه :از سوسک می ترسیم...از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمی ترسیم.از عنکبوت می ترسیم...از اینکه تمامزندگیمون تار عنکبوت ببندد نمیترسیم.از شکستن لیوان می ترسیم..........از شکستن دل آدمها نمی ترسیم.از اینکه بهمون خیانت کنند می ترسیم............ .از خیانت به دیگران نمی ترسیم.
آیین چهارشنبه سوری که یادگار ایران باستان و ایران قبل از اسلام است متأثر از دین زرتشت است که آتش را مقدس می داند. در این آیین با پریدن از روی آتش و گفتن «زردی من از تو، سرخی تو از من» از آتش به عنوان یک امر مقدس مدد خواسته می شود که این امر از نظر اسلام شرک تلقی می شود زیرا یک مسلمان علاوه بر توحید ذاتی، قائل به توحید افعالی نیز هست.
توحید افعالی یعنی اینکه هیچ کاری در عالم صورت نمی گیرد و هیچ حادثه ای رخ نمی دهد مگر آنکه سلسله علل آن به خداوند منتهی می شود. به تعبیر حکما هیچ مؤثری در عالم غیر از خدا نیست و به عبارت دیگر هیچ چیزی غیر از خدا در عالم مؤثر نیست. بنابراین مدد خواستن از آتش برای سلامتی نوعی شرک است.
برخی می گویند این یک سنت ملی است و سنن ملی را باید محترم شمرد. پاسخ این است که آن دسته از سنن ملی را باید محترم شمرد که مبنای عقلی داشته باشند نه همه آنها را. مثلاً آیین نوروز در ایران یک مبنای عقلی دارد و آن این است که نیاکان ما بهترین روزهای سال را که طبیعت در نقطه تعادل قرار دارد برای سیاحت و تفریح و دید و بازدید و صله رحم انتخاب کرده اند و این نوعی توجه به خالق هستی است و اگر به دور از لهو و لعب برگزار شود مورد تأیید اسلام است.
قرآن کریم یکی از مشکلات همه پیامبران را تقلید امت های آنها از آباء و اجداد خود می داند که وقتی به آنها می گفتند چرا این کار را انجام می دهید می گفتند ما پدران خود را بر این راه یافته ایم و ما راه آنها را ادامه می دهیم. امروز نیز وقتی از عده ای سئوال می شود که چرا مثلاً آیین چهارشنبه سوری را برگزار می کنید، می گویند چون پدران ما این کار انجام می دادند. به قول شهید آیت الله مطهری (نقل به مضمون) «شاید پدران ما شعور نداشتند، آیا ما باید کار آنها را تکرار کنیم؟! این گونه آیین ها سند نادانی یک ملت است و ما باید روی آن را بپوشانیم نه اینکه هر سال تجدید کنیم. وقتی ما این کار را انجام می دهیم زبان حال ما این است که ماییم که چنین پدران نادانی داشته ایم.»
برخی دیگر می گویند این گونه آیین ها بهانه ای است برای شادی مردم خصوصاً جوان ها. جوان ها باید انرژی متراکم خود را به گونه ای تخلیه کنند و این یکی از راه های آن است، خصوصاً که این آیین از حالت شرک آمیز خود تا حد زیادی خارج شده و به صورت ترقه بازی و آتش بازی در آمده است.
پاسخ این است که شادی نیز باید مانند سایر کارهای انسان مبنای عقلی داشته و معقول باشد. این چه شادی ای است که موجب کشته و مجروح شدن عده ای از هموطنان ما می شود؟ وقتی ما می شنویم برخی ملت های دیگر نیز چنین آیین هایی دارند چه نگاهی به آنها داریم؟ مثلاً در اسپانیا مردم در روز خاصی از سال همه با پرتاب گوجه فرنگی به یکدیگر شادی می کنند و ده ها تن گوجه فرنگی را اسراف می نمایند، کاری خلاف عقل و شرع. آیا جایگاه آنها نزد ما ارتقاء پیدا می کند یا تنزل می یابد؟
بهتر است به شادی های واقعی و طبیعی روی آوریم نه مصنوعی. البته قبول دارم که حجم شادی در کشور ما در مقایسه با عزاداری ها کم است، اما راه جبران آن ترویج خرافاتی مانند چهارشنبه سوری نیست.
در زیر به ۱۰ کاری اشاره میکنیم که اشخاص موفق برای رسیدن به موفقیتی که الان از آن بهره میبرند انجام دادهاند.
۱. بهانه نیاوردهاند.
همه ما دو صدا داریم. یک صدایی که به شما میگوید سخت تلاش کنیم، روی کار کنونیمان تمرکز کنیم و قبل از اینکه به سراغ کار بعدی برویم اول این را تمام کنیم. یک صدای دیگر هم داریم که به ما میگوید دست کشیده، استراحت کنیم، تلویزیون نگاه کنیم یا در اینترنت بچرخیم.
ما در زندگی قربانی ناعدالتی هستیم، ممکن است ترفیعی باشد که شایسته آن هستیم ولی به ما نمیدهند. هر چه و در هر موقعیتی هم که باشیم زمانهایی هم اتفاق میافتد که با ما با بیعدالتی رفتار میشود. ممکن است برای خودمان دلسوزی کنیم و یا همه اینها را فراموش کرده، به جلو برویم و از آن فقط بعنوان یک محرک یا انگیزهدهنده استفاده کنیم.
نلسون ماندلا میتوانست به زندان افتادن خود را بهانهای کند برای مغلوب شدن دربرابر عصبانیت خود. اما درعوض از آن به عنوان فرصتی برای مطالعه، رشد، یادگیری و در انتها آزادی همه استفاده کرد.
به بهانههایتان گوش دهید. درک کنید که چرا این بهانهها را دارید و بعد فکر کنید که چطور میتوانید از آنها در جهت خوب استفاده کنید. ۲. فقط به آنها مربوط نبوده است.
موفقیت اشخاصیکه واقعاً در زندگی خود موفق بودهاند به این سبب بوده است که نه فقط در زندگی خود بلکه در زندگی دیگران هم ایجاد تغییر کردهاند. اگر چیزی که به شما انگیزه میدهد چیزی بزرگتر از رسیدن به مقصد و هدفتان باشد مطمئناً سختتر، طولانیتر و بیشتر تلاش خواهید کرد.
درست است، وقتی هدف اولیه پول درآوردن را داشته باشیم، پول درخواهیم آورد. اما بعضی ممکن است از آن پول در راه درست استفاده کنند که بسیار عالی است اما همین پول درآوردن به تنهایی هیچ دستاورد خاصی به شمار نمیرود.
۳. صبحهای زود و شبهای دیر.
کسانیکه در زندگی خود به موفقیت دست یافتهاند برای آن زحمت کشیدهاند. این ممکن است به قیمت از دست دادن بقیه قسمتهای زندگیشان مثل خانوداه یا زندگی اجتماعیشان تمام شده باشد. اما ماموریت آن الزامی بوده است و تا زمانیکه به آن دست پیدا نکردهاند بقیه چیزها برایشان بیاهمیت میشود.
مطمئناً سختکوشی هیچ جایگزین دیگری ندارد.
۴. بهترین وسیله.
انرژی وسیلهای بسیار وسیع است که معمولاً درمورد آن صحبت نمیشود. بله از انرژی به شکل سوخت و برق همه جا صحبت میشود اما منظور ما سطح انرژی انسانهاست.
واقعیت این است که هر چه انرژی بیشتری داشته باشیم، تمرکز کردن برایمان سادهتر خواهد شد و کیفیت کارمان بالاتر خواهد رفت.
یکی از رموز موفقیت ریچارد برانسون حفظ تناسباندام عالی برای خود بود. اینکه از نظر جسمی متناسب باشیم، گردشخون ما به سمت مغز را بهتر کرده، هوشیاریمان را بیشتر کرده و تمرکزمان را بالاتر میبرد. اینکه ورزش را بخشی از زندگی خود کنید، احتمال موفقیت شما را بالاتر خواهد بود.
۵. اصول.
چرچیل اصولی برای خود داشت. تفاوت او با بقیه آدمها این است که او به هر قیمتی که شده به اصول خود پایبند میماند.
شما چه اصول و قوانینی برای خود دارید؟ هر کسی باید اصولی برای خود داشته باشد و بر طبق آنها زندگی کند.
یکی از اصول شرکت اپل این بوده است که دنیای تکنولوژی را تغییر دهد و با خارج دادن هر کدام از محصولاتشان میبینیم که بر این اصل پایبند می باشند.
برای خود قوانینی طراحی کنید که شما را در زمانهای سخت هدایت کنند. این قوانین به هیچ قیمتی نباید تغییر کند.
۶. تردید، اما ایمانی ناگسستنی.
همه ما زمانهایی درگیر تردید میشویم. حتی بهترین ما شک میکنیم که به آرزویمان میرسیم یا نه. چیزی که اشخاص واقعاً موفق را از آنهایی که هیچوقت به قدرت واقعی خود نرسیدند متمایز میکند داشتن ایمانی ناگسستنی به این حقیقت است که کاری که میکنند درست است.
حتی اگر زمانهایی دچار تردید شوند، بسیار زود از این حالت خارج میآیند، درحالیکه بقیه اسیر آن تردید شده و دست از ادامه راه میکشند.
شما هم میتوانید لحظات تردید خود را داشته باشید، چون انسان میباشید. اما نباید بگذارید آن تردید بر شما غلبه کند. باید بگذارید آن تردید به شما انگیزه دهد که ثابت کنید خوشبینیتان درست بوده است.
۷. یک سبب.
بسیاری از دستاوردهای دنیا توسط مردان و زنانی صورت گرفته که امنیت نداشته و چیزی برای ثابت کردن به دیگران داشتهاند و میخواستهاند از وضعیت کنونی خود ارتقاء یافته و بالاتر روند.
دلیل آبراهام لینکلن مربوط به نگاه دیگران به او و نگاه خودش به خود بود. وقتی بقیه او را پسری فقیر و بیسواد میدیدند، او در خود توانایی رسیدن به جایگاهی بالاتر را میدید، حتی بااینکه فقط با کمک خود میتوانست به آن مرحله دست یابد. او نیاز به تغییر را هم میدید. ملتی که ادعای آزادی داشت ولی آزاد نبود. او اشکالی پایهای در آن وضعیت میدید و میخواست آن را تغییر دهد. چرای او مربوط به خودش نبود به همین سبب او را به یکی از مردان بزرگ تاریخ تبدیل کرد.
شما هم باید چرای خودتان را پیدا کنید. باید وقتی بقیه خوابند کار کنید، زندگی امن خود را به خطر بیندازید و آنقدر پیش روید که به مقصدتان برسید.
۸. زمانی تحمل کردند که بقیه ناامید شده بودند.
کسی که دست از دنبال کردن آرزوی خودش کشیده چطور میتواند بداند که برای رسیدن به موفقیت چه مقدار زمان نیاز داشته است؟ مطمئناً هیچکس چنین توانایی ندارد. ممکن است فردا باشد، ممکن است ده سال دیگر.
آنچه که اشخاص موفق را از دیگران جدا میکند این واقعیت است که آنها هیچگاه دست از آرزویشان نمیکشند. برای آنها ناامیدی هیچوقت یک انتخاب نیست. فقط زمانی متوقف میشوند که به مقصدشان رسیده باشند. و حتی در آن زمان هم یک ماموریت تازه برای خود ترتیب میدهند.
مثلاً نلسون ماندلا را در نظر بگیرید. در سالهای ابتدای زندگیاش نبود که به موفقیت دست پیدا کرد. بعد از تلاش و گذشت سالهای بسیار به مقصد خود رسید. آن هم زمانی که بقیه دست از راه کشیده بودند. به این سبب به مقصد نرسید که بهترین بود، بهترین بود چون صبر و تحمل بالایی داشت.
هیچکس نمیداند کی به موفقیت میرسد. پس با ناامید شدن و صرفنظر از ادامه راه شکستتان را تضمین نکنید. میتوانید خودتان را سازگار کنید، تغییر دهید یا تکمیل شوید اما هیچوقت ناامید نشوید. ۹. مردم بزرگ به طور خستگیناپذیری هنر و صنعت آنها را بررسی کردند.
تونی گوین و مایک تایسون به اندازه بقیه اشخاص روی کار خود مطالعه کردند. گوین ساعتها وقت خود را صرف بررسی کار رقیبان خود کرده بود. الگوهای آنها را مطالعه میکرد. او ورزشکارترین فرد آن دوران نبود اما در کار خود، بیسبال، بهترین بود.
وقتی مردم به تایسون فکر میکنند، به یک حیوان فکر می کنند. چیزی که اصلاً نمیبینند مطالعات اوست. هیچکس به اندازه مایک تایسون درمورد بوکس مطالعه نداشت. هیچکس به اندازه او فیلم بوکس تماشا نکرده بود. او اول یک دانشآموز بود بعد یک بوکسر.
این ورزشکاران حرفهای فیلم تماشا میکردند، ما برای تکمیل کار و صنعت خودمان چه باید بکنیم؟
خودم را مثال میزنم. بیشتر کار من مربوط به نویسندگی و تناسباندام است. به همین سبب روی این دو موضوع مطالعه میکنم. کتابهایی درمورد اینکه چطور میتوانم نویسنده بهتری شوم و راههای ارتباط با خواننده مطالعه میکنم و کتابهای نویسندههایی را میخوانم که از من بهتر می باشند. اگر موضوع کارتان فروش است باید کتابهایی در این زمینه بخوانید. اگر بازاریاب میباشید، زمینه مطالعهتان باید همین باشد.
اگر به دنبال موفقیت میباشید، باید در زمینه کارتان مطالعه داشته باشید و آن را به طور کامل بررسی کنید.
۱۰. خطر کردن.
اگر خطر نکنید، هیچ پاداشی در انتظارتان نخواهد بود. آنهایی که به موفقیت واقعی دست پیدا کردهاند بیشتری از دیگران خطر کردهاند.
میلیاردها نفر در طول تاریخ بودهاند که توانایی رسیدن به موفقیت را داشتهاند، چه هوش بوده یا استعدادشان، در هر حال این توانایی را داشتهاند. چیزی که نداشتهاند شجاعت لازم برای خطر کردن زندگیشان بوده است. همچنین اخلاق کاری لازم برای شناختن استعدادشان را هم نداشتهاند.
«بدترین تراژدی زندگی یک استعداد هدررفته است.»
آرزوی بزرگ و شجاعانه شما ممکن است ازدواج با دختر آرزوهایتان و تشکیل خانواده با او باشد. خطری که باید بکنید ممکن است ترک کاری که عاشقش میباشید برای حمایت از او و خانوادهتان باشد. آرزوی شما ممکن است کمک به میلیونها انسان برای داشتن زندگی بهتر و سالمتر باشد. آرزویتان هر چه که باشد باید فرصت کافی برای شناخته شدن به او بدهید.
اگر واقعاً میخواهید با پاداش روبرو شوید، باید ریسک کنید.
آرزویتان را پیدا کنید. بعد برای رسیدن به آن همه چیز را به خطر بیندازید.